۸/۲۸ فارسی زنگ سوم
سلام آقای صادقی وارد کلاس شدند و گفتند که داستان کباب غاز را که همه پرینت کرده بودند از کیف هایشان در بیاورند .
داستان را یکی از بچه ها شروع کرد به خواندن اما آنقدر متن سخت بود که بد خواند آقای صادقی گفتند خودم می خوانم آقای صادقی هم می خواندند وهم معنی کلمات نامفهوم را هم میگفتند.تااینکه داستان تمام شد که ناگهان آقای صادقی یکی از بچه هارا به خاطر اشتباه نشستن از کلاس اخراج کرد . آقای علیرضا سلطانی به آقای صادقی گفتند که شعری که دو هفتهی پیش گفته بودید درباره حضرت علی اکبر که شاعر این شعر ایرج میرزا است را می خواهم بخوانم .که دوباره یک نفر به خاطر مزه انداختن اخراج شد.داشت شعر را می خواند که دوباره یک نفر مزه انداخت و آن هم اخراج شد. آقای سلطانی شعر را تمام کرد .آقای صادقی سراغ کتاب رفتند ولی زنگ خورد.
به نام خدا
آقای براتی وارد کلاس شدند و بچه ها یا در حال نوشتن صورت جلسه بودن یا در حال پر کردن دفتر برنامه ریزیخب بگذریم آقا گفتند کتاب را باز کنید و ص ۷۳ تمرین را بیاورید تا حل کنیم
بچه ها رفع اشکال کردند و بعد گفتند سوالی درباره ی تکالیف دارین یا در همکلاسی یا در بله به این آیدی پیام بدید: mmb80
خب بعد رفتیم سوالات کتاب کار را حل کردیم که هیچکس برایند رو بلد نبود و من بهشون یاد دادم 😎 😜 (بیشتر بچه ها برام دست زدند)
وسط های کار هم سلطانی امیر پویا داشت اخراج میشد ولی یه چیزی در گوش آقا گفت که آقا بهش رحم کرد💸💸
بعد ساعت ۸:۴۰ دقیقه حسن پور وارد کلاس شد😶😱 و با هوووووووو کردن بچه ها همراه شد
تکلیف: تمرین صفحه ۷۷ و ۷۸
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست….
زنگ نگارش 27 آبان
امروز آخرین جلسه ی نگارش در آبان ماه بود امروز آقای نصر با ورود به کلاس کلاس فرهنگ و هنر و نگارش رو قاطی کردن و یک سری موضوعاتی که بیشتر میخورد مربوط به فرهنگ و هنر باشه رو توضیح بدن بعد به رمضان تاش سپرد که پوشه ی بچه ها رو درست کنه بعد هم دونه دونه بچه ها رو صدا کرد تا بیان و یا انشایشان رو بخونن یا ایراداتشان رو بگن بعد چند نفری شروع کردن به خوندن انشای هفنه قبل یعنی انقلاب دانش آموزا و گرفتن مدرسه بعد هم دوباره طبق معمول هر هفته کلاس ریخت بهم و بچه ها شروع کردن به صحبت و آقا هم به زور تونستن با چند گذاشتن چند منفی بچه هارو ساکت کنند بعد هم تکلیف رو گفتند و تمامم
تکلیف و موضوع انشای هفنه بعد:پدر و مادرتان به شما گفته اند که آنها شمارا به دنیا نیاورده اند و شما از طرف آدم فضایی ها آمدید
پایان خداحافظ
کلاس قرآن
بسمه تعالی
باز هم مثل هفته قبل بجای زندگی قرآن شد و آقای اخوان فرمودند امروز قرآن دارید و سه شنبه زندگی و بعد آقای پورواسعی وارد کلاس شدند و شروع به درس دادن کردن و روی صفحه حفظ درس چهارم را آوردن و وقت دادند تا حفظ کنیم بعد پرسیدند کسی معنی این آیه را به یاد دارد بچه ها گفتند ولی تکمیل نه بعد رمضان تاش کاملش را با کمک آقای پورواسعی گفت بعد استاد شروع به پرسیدن حفظ کردند و از چند نفر از بچه ها پرسیدند استاد گفتند چون کتاب ندارید تلفظ حروف را کار می کنیم و بعد شروع به کار کردن تلفظ حروف تا درس چهار کردیم و استاد هر کلمه را توضیح می دادند و بعد هم که تمام شد زنگ خورد.
تکلیف: حل کردن جلسه دوم درس چهارم
هنر
استاد با روی خوش وارد کلاس شده روی صندلی خود نشستند به سر و صدای بچهها کاری نداشتند بعد از چند دقیقه به بچهها گفتند ساکت باشید میخواهند مطلب مهمی بگویند یکی از بچهها پرسید نمرات ما چند شده است استاد گفتند به همه ما ارفاق کردهاند و گفتند به همه ۲۰ دادند ما خوشحال شدیم و کمی دوباره سر و صدا اوج گرفت سر و صدا همینطور پیش رفت تا اینکه تقریباً نصف کلاس تمام شده بود بعد از ۲۰ دقیقه ابطحی توانست برای ما یک اسپیکر بیاورد استاد میخواستند فیلمی برای اما به خاطر سر و صدای زیاد بچهها برای ما فیلم نگذاشتند و چند دقیقه آخر کلاس هم به سر و صدا تمام شد
- تکلیف نداریم
حساب محلوجی1404/8/25
pppبه نام خدا
امروز استاد به دلیل مریض بودن فیلم آقای گنجی را گذاشتند و گفتند:نکات خارج از فیلم و فقط اشکالاتتون را
میگویم.
استاد گفتند : امتحانات را تصحیح کردم ولی به علت فراموشی دوباره نیاوردم و نمرات فعالیت کلاسی ،تکالیف و
کوئیز و… را در همکلاسی وارد کردند.
استاد ابتدا سوالات ص 53 را با فیلم گنجی حل کرده و سپس نکات اضافه خارج از فیلم را گفتند.سپس سوالات ص 53
را گفتند برای اینکه یاد بگیرید در دفتر خود سوالو بنویسید و بعد حل کنید و با فیلم گنجی تصحیح کنید.سپس اولهای
ص 54 رو حل کردیم که ناگهان زنگ خورد.
در ضمن استاد تکالیف رو چک نکردند.
تکلیف:در کانال پایه ارسال می شود.
مهارت “هوش مصنوعی” (1404/8/19)
به نام نامیه همیشگیه GOD
این جلسه جلسه ی اول بود آقای هاشمی به علت نبودشان و بودنشان در تهران کسی را بجای خود گذاشتند و آن شخص شخیص والا مقام سرور قبله ی عالم یعنی جناب سید مهدی اخوان معلم فناوری و زندگی امدند و مارا متعجب وا داشتند.
خلاصه آقا بحث را اینجوری شروع کردند که هرکس بگوید که هوش مصنوعی چیه؟
البته بچه ها هو جواب های متنوعی می دادند وبعضی از جمله خودم چند بار سخن راندند.
اقای اخوان کسی که تا حالا نماینده نبوده را نماینده گذاشتندیعنی طباطبائیان “همه جور نماینده“
بعد سایت ایران دیجیتال را گفتند بروید و ثبت نام کنید وتا سطح 0 جلو بروید.
بعد با هم یه جاهایی را رفتیم خلاصه بگم یه زن ه چند تا فیلم داست که برای ما مراحل و هوش مصنوعی را اموزش می داد و باید به مراحل را طی کرده و به سئوالات آن پاسخ می دادیم به آن چیز یاد می دادیم.
تم م م م ام
کلاس علوم یکشنبه 25 ابان هشتم کوشش
سلام به هممگی .
وقتی تقای معتمدی وارد کلاس شدند یکم خوش و بش کردند و با بچه ها شوخی کردند و بعد شروع کردن به تدریس
من پای تخته رفتم از من پرسیدند اگر هوا پیما اتش بگیره ما باید چگونه حرکت کنیم داخل هوا پیما بایستیم یا چهار دست و پا بریم ؟ من جواب سوال رو بلد نبودم و یک چک خوردم و نشستم استاد جواب سوال را دادند و نسبت به همون تدریس کردند
استاد پنج شیش تا از همین دسته سوالات از بچه ها پرسیدند و نسبت به همون ها خاطره گفتند و تدریس کردند و بعد کتاب وزارتی را باز کردند و چند صفحه را خواندند و فرمول حفاظت کاتدی را گفتند و زنگ خورد
پایان