آقای نصر بعد از ورود به کلاس از آنهایی که انشای هفته قبل رو نوشته بودند برگه شان را گرفت و بعد برگه امتحان چند هفته پیش رو دادند بعد خیلی از بچه ها از نمره شان راضیی نبودند و به سراغ آقای نصر میرفتند تا نمره شان را بیشتر کند ولی آخر آقای نصر فک کنم نمره ی هیچ کس را عوض نکرد و تازه با رمضان تاش هم به لج افتاده بود چون هر چی خواست نمره شو زیاد کنه آقا قبول نمیکردند و هی رمضان تاش هم قور میزد بعد هم یه سری توضیحات دادند و بعد موضوع انشا هفته بعد رو گفتند:اگر شما جایتان با معلم نگارش عوض میشد چه اتفاقی می افتاد

همین  تمام

 مقدمه

در جلسه اول آقای اخوان ابتدا توضیح دادند که در طول سال چه مهارت‌هایی قرار است یاد بگیریم. سپس وارد مباحث مربوط به صدا و ویرایش آن شدیم و برای اولین بار با نرم‌افزار Audacity کار کردیم.

 مباحث ارائه‌شده توسط معلم

1) آشنایی با محتوای دوره

در ابتدا معلم به‌صورت کلی توضیح دادند که امسال چه موضوعاتی در درس فناوری یاد می‌گیریم؛ از جمله کار با نرم‌افزارهای تخصصی و ابزارهای ویرایش صوت و تصویر.

2) معرفی نرم‌افزار Audacity

استاد گفتند از این جلسه قرار است با برنامه اودا‌سیتی (Audacity) کار کنیم؛ نرم‌افزاری برای ضبط، ویرایش و دستکاری صدا. 🎧

3) آموزش مبانی صدا

معلم کمی دربارهٔ مفاهیم پایه‌ای صدا صحبت کردند:

• هرتز (Hz)

• فرکانس صدا

• تفاوت فرکانس‌های بالا و پایین

 آموزش‌های عملی Audacity

4) تغییر حجم صدا (Amplify)

معلم توضیح دادند که برای زیاد یا کم کردن صدای یک فایل صوتی باید:

1. از نوار بالای برنامه وارد تب Effect شویم.

2. گزینهٔ Volume and Compression را انتخاب کنیم.

3. سپس وارد Amplify بشویم.

4. 

5. با اسلایدر موجود صدا را زیاد یا کم کنیم.
   

5) جدا کردن بخش‌های مختلف صدا

برای بریدن یا جدا کردن دو قسمت صوتی از هم:

• ابتدا باید بخش موردنظر را انتخاب کنیم

• سپس از شورت‌کات Ctrl + I استفاده کنیم
  این کار باعث می‌شود صوت به دو قسمت جدا تبدیل شود .

6) حذف نویز (Noise Reduction)

برای پاک کردن نویز صدا:

1. وارد Effect می‌شویم

2. گزینهٔ وسطی مربوط به Noise Reduction را انتخاب می‌کنیم

3. ابتدا باید بخش نویز خالص را انتخاب و Capture Noise Profile بزنیم

4. سپس کل صدا را انتخاب کرده و Noise Reduction را انجام می‌دهیم
   در نتیجه نویز اضافی حذف یا کم می‌شود 🔇✨

 پایان جلسه

در پایان کلاس و هنگام زنگ، توضیحات عملی و اولیه درباره Audacity تمام شد و معلم گفتند از جلسات بعد وارد تمرین‌های جدید می‌شویم.

به نام خدا

ما زنگ پیام های آسمانی داشتیم و منتظر اقای عالمی بودیم اما اقای عالمی نیامدند و بجای اقای عاصمی اقای سنبلستان آمدند معلم مطالعات اجتماعی بچه ها خیییلی خوشحال شدند😃چون هیچ کس تکلیف اقای هاشمی را انجام نداده بود منم انجام نداده بودم خلاصه اقای سنبلستان آمدند و گفتند من امروز برگه امتحانی ها را میدهم ما هم گفتیم بد بخت شدیم اقای سنبلستان گفتند آخر زنگ میدهم ما هم در صبور بودن. را یاد گرفتیم تا برگه ها به دستمون برسد بعد در طول زنگ یک فیلم یاویدیو گذاشتن ازاستاد فارسی هشتم سال پیش که این اقا آمدن ارائه دادند در باره ی آسیا و جنگ ها در آسیا و اسرائیل و کی اسرا ئسسه به وجود آمد و کی استعما رک رد واقای سنبلستان گفتند استعمار از کلمه ی معماروعمران میاد بعد آخر کلاس بود و استاد گفتند برای فردا که جلسه ی بعد هست بگویید که چرا ایرا استعمار نمیکند خوب بریم سراغ مستند سازی فردا👋🏻خدا حافظ تا فردا

به نام خدا

آمدیم با یک روز اجتماعی یا مطالعات با اقای سنبلستان زنگ تفریح خورده بود همهمه بودو اقای سنبلستان دیر سر کلاس آمدند خلاصه استاد آمدند و به همه گفتند کتاب های اطلس خود را دربیاورید و همه در آوردند و همه به پنج گروه تقسیم شدند هر گروه یک کتاب اطلس استاد گفتند الان نوبت مثبت باران است و حداقل تا ۵مثبت را می توانید دریافت کنید استاد از ما انواع پرسش ها را کردند مثلا از اصفهان تا اهواز حدودی نسبت به نقشه چقدر است و اینجور حرف ها ‌سوال ها گروها خیلی سخت گرفته بودند و همه یکی مثبت گرفتند استاد داشتند می پرسیدند که ناگهان زنگ خورد و استاد گفتند هرکی برود میتونه اما اگه بمونه و پایتخت ها را بگه مثبت میگیره چند نفر ماندند ومثبت گرفتند ازجمله من😃 من دراین جلسه ۳مثبت گرفتم

امید وارم کسایی که غایب بودند ناراحت ویا حسرت نخورند👋🏻

سلام علیکم                                                                                                                                                   استاد مشاوره وارد کلاس شدند راستیتش همه مان انقدر با معلم بد بودیم که خدا می داند و درباره ی مشاور با پزشک تفاوت های آن را گفتند که قرار ش جلسه بعد درباره اش صحبت کنیم

بعد  از قضیه خواندن گروه مانیان یک درس دادن درس 4 که درباره ی دل درد و مریضی بود و در آخر درس شان یک امتحان گرفتند که قرار شد تکلیف هفته بعد درباره ی این آزمون باشد که داخل هم کلاسی گذاشته شده است

سلام مجدد بلاخره آن راز فاش شد قرار شد برای جلسه بعد یک متنی را که استاد داخل هم کلاسی می گذارد را بدون دقت بخوانیم که تا امشب در هم کلاسی گذاشت می شود

سلام دوستان آقای مهری وارد کلاس شدند برگه ها را گذاشتند تا دوستانی که نمرات شان خود به خود بالا بودند داد دست آنها نمره را صحیح کردند و من که نتیجه بدی گرفتم و بعد از اتمام کلاس آقای مهری آقای مهری گفت برای جلسه بعد یک موضوع می خواهم بگویم……………………………………………………….حالا نمی دانم چیست

سلام بچه ها

امروز دوباره آمده ام با یک مستندسازی خواندنی و حال به هم زن از زنگ حساب

امروز فرق جالبی با روزهای قبل دارد اونم اینکه الان که دارم این مستند را مینویسم ده دقیقه از کلاس گذشته و هنوز معلم نیامده است از طرفی بچه ها می گویند آقا که نیامده پس باید مریخی ببینیم از طرفی هم رفیعی جعبه آهنگینش را ساخته و پشت سر هم درش را باز می کنند و صدای ماشین آشغالی اش را در مخ ما فرو میکند .

بعد از پانزده دقیقه ناگهان آقای محمودیان وارد کلاس شدند. ما گفتیم که حالا مریخی را میبینیم ولی استاد در لپ تاپ صفحه ی کتاب را باز کردند و من گفتم وای به حال زمانی که آقای محمودیان معلم ریاضی شوند. ولی بعد فیلم مریخی را گذاشتند. (فقط میخواستند ما را بترسانند)

در دقیقه ی 1:54:6 فیلم بودیم که ناگهان یک نفر با کلاه و ماسک وارد کلاس شد. وقتی ماسک را برداشت دیدیم که خدا به ما رحم کند آقای خدایی است با خود گفتیم حالا که فقط یک ربع از کلاس مانده حتماً آقا اجازه میدهند که بقیه ی فیلم را ببینیم ولی آقای خدایی از این پانزده دقیقه آخر هم نگذشتند و گفتند دقیقه فیلم را حفظ کنید تا برویم سراغ درس. بعد گفتند: من فیلم آقای گنجی را می گذارم هر کس اشکالی داشت وسط فیلم دست بگیرد و بگوید تا رفع اشکال شود .حالا شاید سوال شود که چه قسمتی از فیلم آقای گنجی را گذاشتند زیرا آقای گنجی قسمت های زیادی از کتاب ریاضی را تدریس کرده اند آقای خدای قسمت صفحه ی 52 را گذاشتند یک موضوعی که وسط فیلم وقت گرفت این بود که آقای گنجی خیلی از واژه ی ایگرِگ استفاده کردند و برای بچه ها سوال شد که چرا ایگرگ؟ مگه y نیست؟! آقا کلی حرف های مهم ولی بی ربط راجع به این موضوع گفتند ولی چون بی ربط بود توضیح نمی دهم.

در وسط فیلم مزه دار آقای گنجی بودیم که ناگهان زنگ وقت نشناس خورد!

خدانگهدار

سلام 

این هفته تا وارد سالن شدیم

خیلی اصرار کردیم که والیبال باشه 

ولی خب آقای نصر گفتن فوتبال بازی میکنیم

۳ تیم شدیم و تیم اول رفت بالا 

تیم دوم و سوم با هم بازی کردن 

بازنده می‌رفت بالا و تیم بالا ، با برنده بازی قبل بازی میکرد 

همینجور بازی کردیم تا زنگ ورزش تموم شد 😔

تیم ما هم تیم قوی بود 

ولی خب اشتباهات زیادی داشتیم