حرفه و فن محلوجی 1404/2/1

سلام

امرو اقای عزیز فرمودند که تو این هفته باید نمرات رو بفرستند و اونایی که فعالیت های پودمان ها رو نیورده اند با کسر نمره تو شاد یا بله یا همکلاسی اگه بهشون پیام دادم که نفرستادند یا فلان پودمان ناقصه تا پایان این هفته میفرستید برام .

شماره اقای شیخ الاسلامی عبارت است از 09134131152 است . ( از این شماره برای قصد مزاحمت استفاده نکنید )

استاد گفتند برای پودمان پوشاک برخی افراد رو هنو نکرده رو تو این هفته وارد میکنه .

و استاد امرو در مورد حمل و نقل غذا ها و نگهداری اونا حرف زد . 

سپس در مورد ساختن مربا و باکتری های تن ماهی و کنسرو حرف زد .

سپس در مورد غذاهای مضری مانند نوشابه گاز دار حرف زد . 

بعد در مورد بدی های کالباس و سوسیس فیلم دیدیم و خودشون توضیح دادند و بعد در مورد طرز وحشتناک تهیه سوسیس در کارگاه زیر زمینی حرف زدند .

تکلیف : نداریم

خدا نگهدار

زنگ سوم سه شنبه ۲/۲ تاریخ


سلام

آقای مدنی مثل همیشه وارد کلاس شدند. و بعد از احوال پرسی و حضور و غیاب شروع به درس دادن کردند. 

نام درس: تاثیرگذاری اعتقادات بر حکومت

ابتدا آقای مدنی برای ما انواع خدایان قبل از زرتشت را گفتند.

انواع خدایان قبل از زرتشت

خدایان فرمانروا و روحانی مثل اهورا مزدا

 ارتشتار یا جنگجو مثل میترا

خدایان کشاورزی و صنعت مثل آناهیتا

سپس آقای مدنی درباره ی مُغ (MOGH) گفتند. 

به روحانیون قبل از زرتشت مغ می گفتند. 

کلمه ی MAJIC یعنی جادو از مغ می آید.

سپس درباره اوستا توضیح دادند. 

اوستا 

گات ها = وحرانی

یشت =دیو پرستی

اشغ و دروج یعنی عدالت و دروغ

سپس آقای مدنی درباره ی پوشش

ایرانیان باستان و ورزش ایران باستان

صحبت کردند. 

تکلیف

آقای مدنی چیزی درباره تکلیف نگفتند. 

 

 

کلاس عربی استاد ناصری

کلاس شروع شد و استاد ناصری گفتم که امروز مراعات حال من را بکنید چون من مریض هستم و که کلمات درس ۷ و ۸ را بخوانید و بعد امتحان کلمه می‌گیرم و بعد هم گرفتند و به آقای سلطانی دادم ا برگه‌ها را تصحیح کنیم و بعد هم تمارین درس ۷ و ۸ را شروع به حل کردن کردند و محلوجی و الماسی حوار صفحه ۱۰۳ را خواندند و بعد از حل کردن و خواندن کلاس به اتمام رسید

علوم(زنگ بریکینگ بد)

سلام

امروز سر زنگ علوم استاد وقتی در کلاس امدند توضیحاتی در مورد اینکه قرار است برگه های امتحان علوم را بدند از جمله

  1. توش تغییری ایجاد نکنیم
  2. اگه نمره از 17 پایین تر بود باید در دفتر علوم، خانواده از اینکه در مورد این نمره مطلعن پیزی بنویسن
  3. اگه مشکلی توش بود اعتراض کنیم ولی اگه اعتراض بی جا بود نمره ی اون سوال رو صفر میگیریم
  4. هیچی
  5. تکرار مورد چهار

استاد وقتی داشت برگه هارا میدادند وقتی نوبت من رسید گفت والتر وایت و برگه را رو به روی من گرفت و من یادم افتاد به جای اسمم روی برگم این اسم رو نوشتم و اما نمره های از همیشه درخشان بچه ها

  1. کامبیز کامبیزیان 18.5
  2. بیوک بیوکیان 13
  3. کامبیز بیوکیان 10.5
  4. بیوک کامبیزیان 17.25

و از این قبیل نمرات. استاد می خواست سوال هم بپرسد و در زنگ زندگی نظر سنجی گذاشتتند که ایا میخواهیم بخشی از این زنگ را صرف پرسش و پاسخ علوم کنیم یانه که بچه ها گفتند نه. و این بود هرجی از علوم امروز یادم می یومد.

گزارش جلسه‌ی اول کارگاه چوب

 


🪚 گزارش جلسه‌ی اول کارگاه چوب

 

سلام دوستان! 🙋‍♂️
این هفته با اولین جلسه از کارگاه چوب در مدرسه همراه شدیم و می‌تونم بگم که یه تجربه‌ی متفاوت و پر از اتفاقات جالب بود! از همون لحظه‌ای که وارد کلاس شدیم، همه از تصور اینکه قراره با چوب و دریل کار کنیم حسابی هیجان‌زده بودیم. اما خب، داستان پیچیدگی‌هایی هم داشت که باید تعریف کنم! 😅


🔧 آشنایی با استاد و ابزارهای کارگاه

اولین قدم، آشنایی با استاد بود. استاد با کمال محبت و البته یه کم مقدمه‌چینی طولانی شروع به معرفی خودش کرد. انگار داشت برای سارا و ارشاد تو دانشگاه حرف میزد 😆 دیدید وقتی از باباها یه سوال ساده می‌پرسی و اون‌ها شروع می‌کنن به شش ساعت مقدمه چینی کردن و حرف زدن؟ استاد ما هم یه همچین حال و هوایی داشت! 😜 حدود ۲۰ دقیقه حرف می‌زد و ما کم‌کم داشت خوابمون می‌برد، اما خب، چیزی که می‌گفتیم این بود: “خب دیگه، باید تحمل کنیم، همین که کار با دریل رو یاد می‌گیریم خودش خوبه!” 😆


🪚 شروع کار با دریل

حالا که استاد داستان‌های طولانی‌ش تموم شد، رسیدیم به بخش عملی! استاد به ما توضیح داد که کار با دریل چطور انجام می‌شه. کمی دست‌وپایمون گم شده بود چون دریل گروه ما خراب بود، اما خب، تصمیم گرفتیم که باید هر طور شده کار رو شروع کنیم.


🌲 مشکل چوب سخت

بعد از اون، نوبت به چوب‌کاری رسید. استاد یه تیکه چوب به هر گروه داد و گفت شروع کنید. اما چوب گروه ما خیلی سفت بود و اصلاً به راحتی نمی‌تونستیم با دریل روش کار کنیم! اینجوری شد که همه کلافه شدیم و کار یه کم سخت شد. 😅


🔔 پایان زودهنگام جلسه

همونطور که داشتیم تلاش می‌کردیم که دریل رو درست کنیم و چوب رو بهتر کنیم، ناگهان زنگ کلاس خورد و استاد گفت که وقت تمومه و باید بریم! 😱


🤔 حرف آخر

این جلسه برام خیلی جالب بود. البته که مقدمه‌چینی استاد خیلی طولانی شد، ولی در نهایت به یادگیری کار با دریل و مشکلاتی که در کارگاه چوب پیش میاد، رسیدیم! فکر می‌کنم که توی جلسات بعدی بتونیم همه چیز رو بهتر انجام بدیم. من خودم از این کارهای عملی خیلی خوشم میاد، شما چطور؟ 😁🪚

اگه یادتون باشه هر جلسه یک معما داشتیم حالا هم داریم:

من میتونم با p شارژ کنم گوشیمو

تو کامت ها معنیشو بهم بگو(:

مهارت چرم

سلام به همگی

آقای مطهری توی آبدار خونه بودن و نماز که تموم شد الگو های کیف پول رو بهم دادن و گفتن توی کلاس بهم بده.

 

بچه ها سریع فرش رو جمع کردند و تابلو رو آوردند و آقای مطهری گفتن فعلا هیچ کی هیچ کاری نکنه تا صداش کنم و ببینم توی چه مرحله ای هست . فک کنم امروز فقط من نمره کامل رو گرفتم . آقای مطهری گفتن بیا جلو و یه پس گردنی بهم زدن و گفتن آفرین. بعد قرار شد اونایی که کیف پول دارند 7 تا و اوناییکه کیف کارت دارن 3 تا مستطیل 7*10 روی استر بکشیم و با کاتر ببریم.

برای آستر کشی باید یه کارت بانکی رو روی برش بالای زاریم و بکشیم بعد چسب بزنیم و همین کار رو ادامه بدیم تا جای کارت اخری که باید کل تیکه چرم رو آستر بزنیم.

خب دیگه کلاس تموم شد و بقیه کار ها هم موند برای خونه.

 

تا هفته دبگه خدانگهدار

زنگ نگارش

(سلام این مستند مال هفته ی پیش است .)

 

استاد وارد کلاس شد و نگاهی عقابی به همه جا انداخت و همه ساکت شدند سپس از صفحه ی۷۵ نگارش شروع کرد وبچه هارا برای خواندن صدا کرد.

آخرای کار باران آمد و خستگی ها را با خودش برد اما تا زنگ خورد همه مثل خسته ها از کلاس بیرون آمدیم [به جزء یه عده ای .

خدا نگهدار .😂🤣😅😆😁😄😃😀🙂🙃😉😊😇🥰😋🤩🤔😋🥲😙😚☺️😗😘😜🤪😝🤑😶🤭🤫🤔😒😏😔😶😑😮‍💨🤨🤐🙄😬😮‍💨🤥😌😔😪🤤🥵🤧🤕🤒😷😴🥸🥳🙁🤯😵‍💫😵🥴🥶😮😨🙁😟😕😳😲😎🤓🧐😯😲😳🥺😦😧😨😰😓😞😣😖😱😭😢😥😩😫🥱😤😡😠🤬😈👻👺👹🤡👿😼😻😹😸😺😾😿🙀😽😾🙈🙉🙊




سلام 

گزارش زنگ سوم روز سه شنبه تاریخ

آقای مدنی مثل همیشه وارد کلاس شدند. و بعد از احوال پرسی و حضور و غیاب،  آقای مدنی شروع به درس دادن کردند. 

نام درس: تاریــــخ اساطیــــــری ایـــــــــــــــران

آقا ی مدنـــی گفتند که در گذشته کسی به نام زُروان یعنی زمان وجود داشته است که از شک به خدا فرزندی به نام اهریمن و از نیایش به خدا فرزندی به نام اورمزد یا همان اهورا مزدا داده است که این دو فرزند سر پادشاهی جهان با یکدیگر جنگ داشتند. 

امشاسپند ها و ایزدان اورمزد

امشاسپند ها: 

مینو (روح و اندیشه)

اردیبهشت (نظم و قانون) 

بهمن (اندیشه) 

شهریور (حکمرانی) 

خرداد (کمال) 

مرداد ( جاودانگی) 

و… 

ایزد: 

میترا (پیمان) 

آناهیتا (آب) ناهید (آب) 

آذر (آتش) 

دین (وجدان) 

و…. 

ایزد ها و امشاسپند ها خیلی هستند که آقای مدنی فقط مهم ها را به ما درس دادند. 

در آخر اورمزد،  بر اهریمن پیروز می شود. 

آقای مدنی صفحه اول درس ۲۳ را درس دادند. 

تکلیف

آقای مدنی چیزی دربارهی تکلیف نگفتند.

 

 

 

زبان گروه B محمد مهدی غیور

سلام به دوستان ،

این مستند درباره ی زبان است زنگ اول که دوستان خواب هستند .

البته برای این کلاس که این جوری نیست چون بچه های خاصی در کلاس نیستند کلن .

اماچی گذشت امروز اول جواب ازمون را داد که بسیار خوشحال شدنند .

بعد هم بریم به کار هرجلسه تمرین و تکلیف .

واین زنگ هم تمام شد .

بای تاروز شنبه ……

راستی تکلیف هم امتحان املا ازدرس 6.7.8

بای