آقای صادقی وارد کلاس شدند،منتظر ماندند تا کلاس ساکت شود،سپس به آرامی روی صندلی نشستند و گفتند تکلیف جلسه قبل را که خواندن شعر های دارای واج آرایی بودند را بخوانیم و ایشان در برگه ثبت کردند.
سلام آقای صادقی وارد کلاس شدند و کلاس به هم ریخته بود . وآقای صادقی مارا دو دقیقه ایستاده نگه داشتند . بعد شروع کردیم به خواندن درس سوم وقتی که تمام شد آقای صادقی از آقای رمضان تاش خواستند که شعری که درباره ی مادر از ایرج میرزا بود را خواندند . بعد خود ارزیابی درس چهارم را کامل کردیم و بعد سراغ دانش زبانی رفتیم که در مورد
اقا وارد کلاس شدند و گفتند درس 4 را باز کنید بعد یهو یادشان امد و توضیحاتی در باره امتحان دادند و گفتند تا درس 3 است وگفتند ان کوییزی که اقا ازمان گرفت را تاثیر میدهند و بعد به حسن پور گفتند که درس4 با نام سفر شکفتن را بعد اقا یهو گفتند هرکه امتحان کتبی رو 10 از 10 بیاره من چشم بسته بهش 20 یا 75/9 بشه بهش 20 میدم بعد یهو دوباره گفتند که هفته بعد داستان کباب غاز را هفته بعد هرکسی چاپ کند و بیاره و بعد گفتند فعالیت نوشتار ی درس4 را هم بنویسین بعد اقا از یکی از بچه ها روخوانی درس 3 را پرسید و بعد هیشکی خوب نخوند و اقا گفت زنگ بعد میرین تمرین میکنید و من ازتون میپرسم و بعدش کسانی که قرار بود واج ارایی هاشون رو بیارن گفتند و یکم سر این بیت ها بحث کردیم وزنگ خورد
مثل همیشه شروع با بیتی دلچسب اینبار از جناب لسان الغیب حافظ شیرازی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بعد از ورود استاد با توجه به گفته های زنگ قبلی قرار شد این زنگ روخوانی از درس سه را داشته باشیم.
از اتفاقات ریز و درشتی که در بین رو خوانی رخ داد که بگذریم استاد فرمودند برای هفته بعد آقای میر شمشیر گران مامور پیدا کردن متن درست و صحیح داستان کباب غاز خواهد بود .
و یک روخوانی از متن همین داستان که آقای شمشیر گران زحمت آن را کشیده متن را قرار داده و ما باید آن را پرینت کنیم خواهیم داشت.
جدای از آن املایی از درس 3 خواهیم داشت البته به اضافه فعالیت نوشتاری درس 4
در آخر بودجه بندی امتحان رو هم خدمتتون عرض میکنم:
از ستایش تا پایان درس سه هر چیز که گفته شده امتحان میان ترم خواهیم داشت.(از تاریخ ادبیات سوال طراحی نخواهد شد.)
اقا وارد کلاس شد و به یزدانی گفت که فعالیت نوشتاری درس 3 بچه ها را ببینه و بعد از تمام شدن این کاربعد اقا طبق ترتیب لیست بیت های واج ارایی بچه ها از هرکس پرسید و نوبت به نوبت خواندیم الماسی بیت خوبی داشت و مثبت گرفت و بعد طباطبائیان از من رو نوشته بود و از اونجایی که من زود تر از اون خوندم یه جوری بود که انگار اون کپی کرده بود و در واقع هم اون کپی کرده بود چون من بیت ها را در گروه فرستادم و گفتم هرکی طبق شمارش اگه میخواد اینا رو بنویسه من خودم شماره خودم رو نوشتم بعد دیدم طبا هم نوشته خوب خیلی سردون رو درد نیارم بعد ذوالفقاری هم بیت خیلی خوبی اورده بود بعد اقا به بعضی افراد گفتند هفته بعد یه بیت جدید بیارن و راستی بگم که بخاطر اردو زمان فقط 50 دقیقه فکر کنم بود بعد اقا برای بعضی بیت های بچه ها گفتند که در واج ارایی باید اون کلمه ایکه واج بیت است قشنگ به گوش برسه یعنی اصل بیت صدای اون واج رو بیار ه و بعد سلطانی دوم به لیست هم بیت خیلی زیبایی اورده بود و چون حفظ بود مثبت گرفت و چون هم خیلی وقت نداشتیم فقط بیت ها را خواندیم و اقا نمره اش را گذاشت وبعد زنگ خورد
مثل همیشه آغاز کار با بیتی زیبا اینبار از جناب خیام:
راه پنهانی میخانه ندادند به همه کس جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر
استاد وارد کلاس شدند وما فقط یک زنگ فارسی داشتیم و این ناراحت کننده بود
استاد بخاطر زمان کم از ازمون املا و روخوانی صرف نطر کردند و پس از حاضر غایب و چک کردن تکلیف فعالیت نوشتاری هر کس شروع به خواندن بیت واج ارایی خودش کرد.
بعضی ها قرار شد هفته بعد یک بیت دیگر بیاورند و بعضی ها هم نمرشان را گرفتند.
اقا وارد کلاس شدند و گفتند درس 3 را باز کنید ص 30 بعد گفتند نه ص 29 را باز کنید و شروع فصل 2 بود شعرش را خواندیم و بعد سر این بیت هم دوباره کلی سوال پیچی کردند مارا که تهش فهمیدیم جواب تو همون معنی شعری هست که اقا گفتند . و بعد اقا سرفه کردند و بعد گفتند درس 3 را باز کنید و از روش بخوانید . و بعد معنی هایشان را گفتند و بعد گفتن شما باید شب زود بخوابید و یکم در باره نورون های ایینه ای گفتند و بعد دوباره خواندیم و بعد دوباره بحث به حافظ پژوهی و این جور چیزا رفت و گفتند کسی که ادبیا ت حرفه ای کار میکند طبق میلش مثلا وضعیت اجتماعی مردم در دوران حافظ و ایل خانیان و در همین حین سلطانی که کتاب مطالعات را خوانده بود . به سوال اقا که حافظ در چه دوره ای و چه پادشاهی بود درست جواب داد و مثبت گرفت بعد اقا گفتند حافظ در ان زمان به عنوان یک ادیب راهنما برای مردم بوده وگفتند الکی نیست حافظ به چند جور قران که تالیف شده هر چند نوع رو از بر بوده و گفتند حافظ مردم رو در ان زمان به تغدیر گرایی دعوت میکنه . تغدیر گرایی یعنی بزارید تغدیر خودش رغم بخوره و ما کاری نمی تونیم بکنیم و فقط صبر کنید تا بگذره . و یکم دیگه در مودر حافظ پژوهی واینا حرف زدن و بعد زنگ خورد.
سلام آقای صادقی وارد کلاس شدند و شروع کردند به کامل کردن درس۳یعنی ارمغان ایران و گفتند یک نفر ادامه درس را بخواند. بعد به سراغ خود ارزیابی درس ۳رفتیم و بچه ها یکی یکی جواب های خود را می گفتند.بعد آقای صادقی گفتند که آقای آزادی از روی دانش ادبی بخوانند.دانش ادبی در مورد واج آرایی بود.وبعد به سراغ فعالیت نوشتاری درس اول و بعد درس دوم رفتیم و جواب های آن را بچه ها گفتند. بعد آقای صادقی گفتند برای هفته آینده تکالیف شما
انجام فعالیت نوشتاری درس۳
املا از درس ۳ می گیرند
روخوانی و پرسش از درس ۳
دانش ادبی واج آرایی را بلد باشید
شعری از فردوسی درباره ملی میهنی از ایران پیدا کنید و بیاورید.
یک بیتی که واج آرایی دارد بیاورید آقای صادقی تأکید کردند که بیت هایی که میآورید مثل بقیه نباشد.
و در پایان کلاس آقای صادقی یک بیت از شعرهای معروف حسین منزوی گفتند.
چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم. تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود.