زنگ هندسه چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴
سلامی دوباره
همونجور که تقریبا همه میدونید کلاس مجازی بود . و کلاس داخل اسکای روم برقرار شده بود. ⬆️⬇️
استاد چند تا سوال از کتاب کار حل کردند . (من خودم زیاد خوب نمی فهمیدم چون صدا استاد خیلی بد بود📵🙁)
در آخر هم یه تکلیف دادن که سوالات ۱۸ ۱۹ ۲۴ ۲۶ ۳۲ فصل۵ام را بنویسیم.✍️
ببخشید این مستند نسبت به مستنداتم خیلی کم و بیهوده است!اما خب ببخشید نتونستم زیاد وقت بگذارم☹️!
به امید مسنتدسازی بهتر و
خدانگهدار
زنگ هندسه چهارشنبه ۲۱ام آبان ماه
سلام
شاید از اینکه مستندسازی من اینقدر کمه تعجب کنین اما خب باید بهتون بگم که ما
اصلا کلاس هندسه ای نداشتیم که مستندسازی بشه!
قطعا هم میدونم که میدونید که اردو بودیم (اردوی باغ ابریشم)
نمیخوام حوصله تون رو سر ببرم و حرف های بیخودی بزنم پس:
خدافظ
کلاس هشتم تلاش زنگ سوم چهارشنبه ۱۴۰۴/۸/۱۴
سلام دوباره به کلاس تلاش👋👋
راستش زیاد روز چهارشنبه رو یادم نیست برا همین هم رفتم مستند سازی مساح رو یه نگا کردم و یه چیزایی یادم اومد و الان اومدم اینجا😁😁(صرفا جهت یاد آوری بود)
خب اول از همه آقای براتی شروع کرد به یاد دادن فصل جدید یعنی فصل ششم و درس بردار ها.📈📈
استاد چندتا استان را روی تخته کشید و بعد از آن مکان نقاط رو روی یه بردار مشخص کردند.
و گفتند که :((بردار پاره خطی است جهت دار که ۲نقطه را به را به یکدیگر وصل می کند.))
و بعد همون جوری که توی (((تصویر))) میبینید مختصات بردار ها را مشخص کردند.
و یه نکته ی کاربردی گفتند:((مختصات بردار ها ربطی به منفی یا مثبت بودن نقاط بردار ندارند.))
ما در کلاس صفحه۷۰ را حل کردیم و قرار شد در خانه صفحه۷۱ را حل کنیم
نزدیک خوردن زنگ نماز بود که استاد برگه های امتحان های ما را داد که مشخص شد همه ی دانش آموزان نمرات درخشانی کسب کردند🌟🌟
و همچنین گفتند که بَرایَند یعنی چه
(این بخش را خودمم درست یاد نگرفتم😔.برای یادگیری این بخش آسان میتوانید به صفحه۷۰ کتاب مراجعه بفرمایید و اگر باز هم متوجه نشدید می توانید از استاد سوال کنید)
و در آخر هم گفتند که امتحان میان ترم اول از فصل۳ام است.
تکلیف همان صفحه۷۱ کتاب اصلی است
خدانگهدار👋👋
زنگ سوم روز چهارشنبه۱۴۰۴/۸/۷ *هندسه*
سلام دوباره کلاس تلاش🤗
خب همون اول کلاس شروع به یاد دادن یه نکته ی ریز و کاربردی کرد:
https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۵۱۰۳۰_۱۸۵۹۳۱_tdt1.jpg
بعد از این استاد گفت:(( که فردا امتحان کلاسی هندسه دارید و اگر سوالی دارید از من
بپرسید.)) و بچه ها هم دونه دونه سوال هایشان را پرسیدند. در بین این سوالات یک
سوال کاربردی پرسیده شد:
که من اینجا جواب دادم براتون😊
https://uupload.ir/view/۲۰۲۵۱۰۳۰_۱۸۵۵۰۹_08kp.mp4/
تکالیف: خواندن برای امتحان
وسلام و خدانگهدار😉👋
زنگ سوم((هندسه)) کلاس تلاش ۱۴۰۴/۷/۳۰
سلام به همگی عزیزان👋
ساعت حدودا ده و پنجاه دقیقه بود🕚.اما هیچ استادی سر کلاس نبود!
یکم عجیب بود ولی هیچ کس توجهی نداشت و همه داشتند شیطونی میکردند یا با هم حرف میزدند.😁
تا اینکه آقای صیاد زاده اومدند توی کلاس و شروع به حل سوال ۶۲و۶۳ کتاب کار کردند.
همه ساکت شده بودند و تازه متعجب شده بودند.😐
همان موقع که استاد آخر سوال ۶۳ را حل کرد آقای برایت از راه رسید و سریع گفتند:( کتاب هایتان را بگذارید روی میزتون.) و شروع کردند به چک کردن تکالیف.
**تکلیف مان صفحه ۴۵ کتاب اصلی بود**
بعد از آن هم این صفحه را حل کردیم و رفع اشکال کردیم.
**تمارین این صفحه آسان بود و احساس میکنم نیاز به گذاشتن عکس نیست**
و رفتیم سراغ صفحه ۴۶ و از روی کتاب خواندیم.
دیگه وقتی برایمان نمانده بود برای همین استاد تصمیم گرفت کتاب کار را حل کند.
اولاً رفتند سراغ چک کردن تکلیف خیلی سبز و ثانیاً رفتند که سوال ها را حل کنند اما در وقتی که باقی مانده بود فقط توانستند سوال ۶۲و۶۳ را حل کنند.(یعنی همان سوال هایی که آقای صیادزاده برایمان حل کردن😂😂)
تکالیف:((حل کردن صفحه ۴۶ تا ۴۹))
✋️به امید دیدار
مستند سازی زنگ اول زنگ علوم (1403/9/14)چهارشنبه
سلام بچه ها
وارد مدرسه شدیم مثل روز های دیگر اما این یکی فرق داشت.یک شعبده بازی از آقای فیروزنیا در انتظار ما بود.آقای فیروزنیا آخه چرا شعبده بازی ؟آخه امروز؟آخه الان؟وای وای وای وای چه شعبده بازی بود.مارا بیچاره کرده بود.راستش شعبده بازی به زبان اساتید یعنی ((امتحان))!منم به خیال خام خودم فکر کردم استاد به انتخاب خودمان از درس مورد نظرمان سوال می پرسد ولی رکب خوردم.
استاد اول در مورد امتحانات حرف زد و
گفت:((بچه ها امتحان آسان است ولی دقت میخواهد.بچه ها 20دقیقه وقت داریم پس باید اول سوالاتی که بلد هستید را جواب بدید بعد بروید سراغ سوالات بعدی اش.))
بعد با روش آقای مهری امتحان ها را بخش کرد تا همه با هم امتحان های بقیه را تصحیح کنیم.تا سوال4 پیش رفتیم که زنگ خورد
تکلیف:خواندن درس های 1و2و3و4و5برای امتحان های بعدی(امتحان هایی که در کانال پایه گفته شده بود.)
سخنی با دانش آموزان
بچه ها بیایید کمی درس بخوانیم و وسوسه نشویم سر گوشی مان برویم و یکم به آیندمان فکر کنیم.من خودم به خاطر نخواندن درس خیلی ناراحت هستم و با خودم می گویم:(( که اگر دو درس دیگر را هم می خواندم الان وضعیت من این نبود و نمره من19یا20می شد.))
خداراشکر این امتحان نمره منفی نداشت اما باید خیلی خیلی مراقب امتحان های بعدی باشیم
التماس دعا برای امتحان های بعدی

من وقتی حسرت می خورم
مستندسازی روزچهارشنبه 1403/8/30(زنگ اول=علوم)
سلام رفقا
وقتی وارد مدرسه شده بودم خیلی استرس داشتم چون می خواستم حدیث کساء بخوانم! من کلاَ وقتی میخواهم یه کار مهمی بکنم همینجور استرس می گیرم.
بلاخره با لرزش دست و صدا توانستم نصف حدیث کساء را بخوانم. بعد از حدیث کساء ازما با چایی پذیرایی شد.
زنگ اول علوم داشتیم باید سریع وارد کلاس می شدم نه الا سر و کارم با آقای فیروزنیا بود و دفتر. با تمام سرعت دویدم تابه کلاس برسم. وقتی استاد آمد به ما گفت:
“بچه ها هر کس با گروه خودش به طبقه ی پایین بره و درس5 را با هم دیگه بخونید مزاحم کلاس ها هم نباشید.یاعلی بفرمائید”
بچه ها قبل از اینکه به طبقه ی پایین بیایند از استاد از امتحان ها پرسیدند اما استاد گفت:(من اصلاَ آنها را تصحیح نکرده ام!) بچه ها که ناامید شده بودند به طبقه ی پایین رفتند.
هرگروه سر جایش نشسته بود و درس5 را می خواند.
درس نسبتاَ سختی بود و خیلی نکته داشت برای همین استاد نکات مهم درس را روی تخته می نوشت مثلاَ توضیح داد که چگونه آهن را بدست می آورند.
استاد به هر گروهی که مشکلی داشت کمک می کرد و برای آن گروه بیشترتوضیح می داد.
و بعد از خواندن کمی از درس زنگ خورد.
در پناه حق
مستند سازی روزها:((( امروز چهار شنبه 1403/8/23 {زنگ اول:علوم} )))
{سلام بچه ها}
آقای فروزنیا به ما گفت:(بچه ها به صورت گروهی بنشینید.) من با خودم فکر کردم :(یعنی استاد با ما چی کار داره؟) هین جا به جا شدن 2تا گروه سرجاهایشان با هم به توافق نمی رسیدند.استاد به درِ کلاس تکیه داده بود و داشت با کمی خنده نگاهمان می کرد و می گذاشت خودمان موضوع را حل کنیم.بلاخره بحث هایشان تمام شد و استاد وارد کلاس شد.
آقای فیروزنیا توضیح داد:(امروز می خواهیم یک مسابقه بین گروه ها برگزار کنیم.دراین مسابقه به اعضای گروه برنده نمره بیست کلاسی می دهم. مسابقه 3 بخش دارد:
-
پانتومیم تعداد حدس درست*3
-
بیست سوالی تعداد حدس درست*40
-
دور (یعنی با توضیح یک کلمه، مخاطب باید کلمه را حدس بزند) تعداد حدس درست*2
(هرکس بالا ترین امتیاز را گرفت برنده است. راستی می توانید بخش ها را خودتان انتخاب کنید.)
استاد ادامه داد:(باید پنجاه کلید واژه از درس4 پیدا کنید و در یک برگه بنویسید.این کار را باید گروهی انجام دهید.)
گروه ها 50 کلید وژاه از درس را پیدا کردند و به استاد تحویل دادند.مسابقه شروع شد.گروه1 اولین گروهی بود که وارد مسابقه شد.بعداز گروه یک بقیه گروه ها آمدند.همه گروه ها اول کار(دور)را انتخاب کردند. بعد پانتومیم وبعد هم بیست سوالی را انتخاب کردند.
مسابقه خیلی جالبی بود.همه سعی می کردند برنده بشوند.ممنون آقای فیروزنیا بابت این مسابقه ی هیجان انگیز.
{خدانگهدار}
معرفی محمد حکیم فرخ نژاد
من معمولاًبچه آرومی هستم وبا کسی کاری ندارم. در تنیس روی میز مهارت دارم و۹ ماه کلاسش را رفته ام.در چرتکه هم مهارت دارم ومی شود به من لقب ماشین حساب را داد.من دوست دارم در فوتبال پیشرفت کنم. من برای فوتبال تلاش می کنم ولی فایده ی زیادی ندارد.در مورد فضا اطلاعات دارم و به این کار علاقه دارم و دوست دارم در آینده برای کشورم پیشرفت علمی انجام دهم و اگر شد فضا نورد شوم.من اختراع کردن را هم دوست دارم چون باعث زندگی بهتر مردم می شود.یعنی می خواهم موشکی متفاوت اختراع کنم تا با آن به فضا بروم.تلاشم را بیشتر می کنم تا به رویا هایم برسم.کاری که الان می توانم بکنم درس خواندن است و سعی ام را می کنم که به بهترین شکل درس بخوانم.من سلاد ماکارانی را خیلی دوست دارم طوری که ۲ روز کامل می توانم سالاد ماکارانی بخورم و حالم به هم نمی خورد.
