حساب, هشتم تلاش

کلاس حساب زنگ اول یک (شنبه1404/7/20)

سلام بچه ها

حتما می دانید که من مستند سازی ام را چگونه شروع می کنم.الان دارید فکر می کنید که((چگونه شروع می کنه؟؟!!))من همیشه اول مقداری چرت و پرت می گویم تا مقدار زیاد شود ولی این دفعه همین مقدار کافی است.

وقتی که استاد وارد شدند گفتند:((یه نفر بر پا بگوید نه همه بعد گفتن که ساکت باشید تا برنامه را بگویم وقتی ساکت شدیم گفتند:(( اول تکالیف رو می بینم بعد می رویم سراغ رفع اشکال و امتحان)) راستی گفتن که حتماً کتاب هایتان را نام گذاری کنید تا با بقیه کتاب ها قاطی نشود در حال رفع اشکال بودیم که حاتمی دست گرفت بعد آقا گفتن اول اسمت را بگو و بعد سوالت را بپرس حاتمی گفت:(( حاتمی هستم)) آقا گفتن وایسا وایسامی‌خواهم یک موضوع بی‌ربط ولی باحال بگویم.

استاد گفتند:(( که در زمان های قدیم پادشاهی بود که فامیلش خاتمی بود فامیل حاتمی خیلی معروف بود و وقتی این پادشاه آمد برای مردم سخت بود  بگویند خاتمی بعد که پادشاه رفت مردم دوباره می خواستن برگردن به حاتمی خیلی سخت بود که از خاتمی به حاتمی برگردد.))

خلاصه مزه بسیار بی مزه ای بود بعد که همه بچه ها سوال های چرت و پرت که برای گذراندن وقت بود را پرسیدند استاد رفتند سراغ آزمون دوباره مثل سری قبل سرگروه ها را جلو نشاندند و برگه امتحان را دادند جواب وقتی برگه امتحان را به دانش آموزان دادند بچه ها شروع به نوشتن کردند و بعد دادند به معلم تا بدهد به سرگروه ها تا تصحیح کنند خود سرگروه‌ها که تصحیح کردند دادند به پاکدلان تا وارد دفتر نمرات کند و بعد زنگ خورد!

دیدگاهتان را بنویسید