3 شنبه 2/9

به نام خدا  اقا امدند و حضور قیاب کردند و اقا برگه های امتحان تاریخ را دادند و گفتند اعتراض کردید و نابجا بود نمرو کم میکنند و برگه هارا دادند ووو وووو ووو غیره در ایران باستان شاه قدرت مطلق داشت درسته اقا به این صور ت  سوال هارا خواندند و جواب را گفتند ووووو وو  میدونستید رونالدو مامانش میخواسته سقدش کنه ولی نمیکنه بعد میشه رونالدو#هاشیه     وو      و بچا اعتراض هایشان را کفتند اول پزشکی بعد ستاری و بعد انصاری نمرش رو 14 کرد 1نمره اضافه کرد و  ذوالقاری از 15    15 شد! به عنوان پدیدهی سال     و ابطهی وسط کلاس رقص مکزیکی رفت و وقت کلاس همینطور به اعتراض های بچه ها گذشت و درود بر این معلم بعضی معلم هها حتی واینمیسن تا ما حرفمون رو بزنیم      ووو  وو  و ما هم این وسطه داشتیم مسخره بازی که نه ولی مینشستیم و یا حرف میزدیم و اقا 2 نفر اول را که شیطونی کردند را از ابطهی که نوشته بود را پرسیدند که ابطهی گفت کد خدای و جهان بخش که دوی با اعتراض همراه شد و کدخدایی  ناراحت شد و اقا گفتند بازو خیزم  افرادی هستن که خو زنی میکنند و سادیسم هم بقیه را میزنند و یه روز این 2 تا به هم میرسم و اولیه میکه بیا منو بزن  و این حکایت اقا و جهان بخش هست و برای روشن کردن دیتاشو همه دویدن و جنک فیل ها و پرنده ها شد و اقا کفتند بقایی  مسبب بدبختی  همس و بجه های پاچه دوست ریختن سر لبتاب و مانیان یک کنفرانس اجرا کرد و اولین اسلاید موضوعش این بود خدای خاک وو  و گفت که خاک عنصری با ارزش در ایران باستان بوده  مردم ان موقع ان را مقدس میدونستند و گفت در جهان زرتشت ما  اب و خاک و باد و اتش بوده و خاک خیلی مقدس بوده برا همین هم مردگان را در خاک میکردند و در مورد الهیه زمین و باربری حرف زد و بع د در مورد ایین های تقدیس خاک حرف زد ومثال در  دوران هخامنشی بوده و اشکانیان  و ساسانی بوده و اقا نذاشت بقیشه بگه و خودشون خواستند حرف بزنن و درس بدن و اقا گفتند این درس راجب ورزشه و بچه ها که ورزش حرفه ای میکنند ورزشاشون رو گفتند کثل والیبال کب دی واتر پلو  کونگ فو تنیس که نصفش مثل اینترنت دروغ بود و  بعد نوشتن تمدن و شاخه هایش را نوشتند مثالا عقاید که گفتند ورزش در عقاید هم میاد و تاجمیر عقاید کونگ فو را گفت مثلا گفت  که تو احترام باید بگی توا       وغیره بقیه هم گفتند  و دسته بندی ورزش ها را کفتند که غربی یا شرغی یا ایرانی  و اقا گفت یه لحظه خ سکوت تا بگم   و در مورد مقدس بودن زمین در ورزش بود که مثلا در کشتی یا تکواندو   و بعد زور خونه رو مثال زدن  و مثلا در ورزش کشتی هرچه قدر سابقه ت  بیشتر باشه احترام بیشتری داد و سید ها هم ارزششون بالا ترهو گفتند ورزش یه سلوک برا رشدن بدن نیست و رشد عقلانی است و اقا استاد اقا که از کجا مدرک داشت میگفت یه کی از روشاش و تکنیکاش تایچی و روحت به ارامش برسه  و فول قدرت شی و گفتند استاد اقا از معبد شانکچی مدرک ووشو داره وووو  و پزشکی گفت 2 دقیقه تازنگه و گفتند یکی از ورزش های اروپا بکس که هیپچی مقدس نیست و میخاد بزنه بکشه و در کشتی متناسب به فرهنگ  پهلوونی و اینا    مهمه   و زنگ خورددددددددددددد     زنجره زد دلیلیلیلیلیللیلیلیلییللینگ

ف ا ر س ی 2/10

به نام نامی

یزدان

شاید بدونید که میخوام بازم:

(شروعش کنم با {سعدی})

 می برزند ز مشرق شمع فلک زبانه

 ای ساقی صبوحی درده می شبانه

امروز روز غیر عادی بود چون:

(قرمز یعنی مهم)

{این مستند کلا دارای نکات بسایر مهم است وجزئیات ندارد}{علامت تعجب}

در لحظه ی ورد آقای صادقی مطلبی بیان شد:من امروز نمیتوانم بلند صحب انجام دهم{علامت تعجب}”لطفا دو دقیقه گره “{علامت غم}

آقا گفت که چهار شنبه هفته ی آینده امتحان روخوانی از درس1 تادرس17+حفظ شعر رستگاری که بعد به صورت کتبی گرفته می شود ولیکن اگر کسی آن را خراب کند از او یک امتحان شفاهی گرفته میشود+اینکه آگر کسی املاء های قبلی خود را خراب کرده اند میتوانند یک املای جبرانی بدهند.{علامت خوش حالی}

البته به عنوان تکلیف کسانی که خواستند فردا یا چهار شنبه ی آن هفته باید دفتر را کامل کنند وبه استاد تحویل دهند.{تا درس 17}

فردا درس 17 ام را تمام میکنیم.

امتحان به تر تیب این گونه سئوال می آید:

1)معنی شعر.

2)معنی لغت.

3)دانش زبانی=فعل آینده/نقش دستوری/ضمیر و مرجع ضمیر/شخص شمار فعل/بن ومصدر/ساده و غیر ساده که فردا مرور میکنند.

4)دانش ادبی=ارایه ی ادبی /قالب شعری/داستان دهای نمادین ورمزی.

5)خود ارز یابی=درمطلب.

6)تاریخ ادبیات=فط از کتاب های آنها و اینکهد به چی معروف هستند می آید.

تاریخ ادبیات از:

1)نادر ابراهیمی.

2)علی اسفندیاری.

3)پروین اعتصامی.

4)اغبال اشتیانی.

5)قیصر امین پور.

6)خواجه عبد الله انصاری.

7)طاهره اُبید.

8)جامی.

9)حافظ شیرازی.

10)خواجوی کرمانی.

11)خواجه نصیر الدین طوسی.

12)ژیلسگای.

13)سعدی.

14)شبستری.

15)علی شریعتی.

16)شهریار.

17)عطار نیشابوری.

18)محمد رضا کاتب.

19)ناصر خسرو.

20)هوشنگ مرادی کرمانی.

21)ملک الشعرا.

22)محمد جواد محبت.

23)غلام حسین یوسفی.

24)نظامی.

.است.

(من هنوز می توانم در رابطه با کوئیز ها وامتحانات کمک کنم )

{ایزی ایزی تومام تومام ایزی ایزی تومام تومام}

“:خدا حافظ:”

فناوری

امروز آقای اخوان تایپ رو رها کردن و چون یه جلسه دیگه داشتیم جلسه ی امروز و جلسه بعدی را برای فلوگوریتم گذاشتن ما امروز در فلوگوریتم کار با حروف انگلیسی را یاد گرفتیم (لطفا قبل از خوندن توضیحات ، زبان فلوگوریتم را انگلیسی کنید) ما توی این درس کار با دو تا چیز یکی (فوروارد) و دیگری (تِرن) را یاد گرفتیم (این دستور ها برای خط کشیدن استفاده میشه) (اگر می خواهید این دو گزینه براتون باز بشه روی فلش کلیک کنید و دوباره روی فلش پایینی صفحه ای که براتون باز میشه کلیک کنید) که با زدن کلمه ی فوروارد میتوانید یک خط صاف بکشید (همان اندازه که وارد می کنید خط می کشد) و با زدن بر روی کلمه ی ترن می توانید جهت خط را تغیر بدهید(همان درجه ای که وارد می کنید تغییر جهت می دهد) شما با این کار میتوانید انواع شکل های هندسی را رسم کنید خدانگهدار.

علوم13

سلام به بچه‌ها ایشالا حال دلتون عالی باشه اما حال منو زیاد خوب نیست چون آقا جونم مشکل گوارش پیدا کرده این این آقای فیروزنیا ما هم به فکر من نیست اما آقا جون من امروز بیمار شده میگن که امروز ه مشکل گوارشی پیدا کرده  این  دستگاه گوارش یعنی که غذا از ۴ طرف عبور پیدا می‌کنه وقتی که عبور پیدا وارد مری میشه وقتی که وارد مری شد سپس وارد معده میشه معده یه شیره‌ای با اون مخلوط میشه سپس برای همین غذا خیلی نرم میشه وقتی غذا نرم شد میاد وارد رود باریک میشه رود باریک با یک کسی رفاقت خیلی چندین ساله داره به نام جناب آقای لوزالمعده لوزالمعده آنزیم‌ها را تولید می‌کنه و از طریق یک لوله وارد روده باریک می‌شه سپس اون‌ها وارد خون‌هایی میشن چون اون‌ها خیلی ریز شدن غذاها وقتی که مواد غذایی هامون غذاها وارد خون‌ها شدن میان آنها وارد کبد می‌شود وقتی که وارد کبد شدند د مواد مغذی را به بخش‌های مختلف بدن می‌رساند سپس اگر آب و مواد معدنی چون وارد رود باریک می‌شوند موجب می‌شود وارد فراخ روده شود و از آن طریق دفع شود حالا من هر روز نیم ساعت ورزش می کنم تا سلامتی دستگاه گوارشی بدن من حفظ شود.

ادامه ی مستند سازی تاریخ 2/2

و بعد طبقه   اخر   خداین کشاورز وصنععت گر هستند و اینا عقاید ایرانی ها قبل از زرتشت و بعد زرتشت   میاد و میگه که این خدایان که شما می پرستید همه اش دیو هستند و باید شما فقط اهورا مزدا را بپرستیدو خدای اصلی و بزرگ اهورا مزدا است و زرتشت اینا را میگه و هیشکی ازش حساب نمی بره و این هی میکه و هیشکی هم کاریش نداره که دیگه خسته میشن و مغ  mogh ها روحانیان ان زمان میکفتند که ما باید دیو ها را بپرستیم و مجیک ها magic   جادوگران ان موقع هم بودن و مجیک ها از نسل مغ ها ن  و اینا با زرتشت مخالفت میکنه و زرتشت را میبرن و میندازن زندان  و بعد گرشاسب پادشاه  ان زمان ایران  خواب بوده و خواب عجیبی میدیده که وقتی بیدار میشه میبینه که اسب شاه دستاش رفته تو شکمش و هی درباریان زر میزن دست را در بیارن کهه نمی نتونن  و بعد خبر به زرتشت میرسه ه همچی شده وا اینا بعد زرتشت میکه دواش دشت منه وزرتشت را میبرن پیش اسب و زرتشت شروع میکنه به دعاع خوندن یه چیزای میخونه مثلا میگه بک یا اهورا مزدا و اینا و همین طور که میخونه دستا اسب از تو شکمش در میاد و گرشاسب پادشاه ایران میگه به به  منم زرتشتی شدم و وقتی شاه زرتشتی میشه همه زرتشتی میشن و همه اهورا مزدا را میپرستن و تاااا این که زرتشت میمیره                و متاسفانه یا خوشبختانه مردم دئباره شروع میکنن به دیو پرستی و بعد هم که کتاب اوستا نوشته میشه اوستا 2 بخش بوده یه بخش گات ها بوده که در ان اهورا پرتی بوه و در بخش دیگری که نام دارد یشت دیو پرستی بوده و گفتند ما تو دنیا 2تا ادم داریم که اسم یکی دروج و دیگره واشع بوده دروج یعنی دروغ و واشع یعنی عدالت و گفتن دین و عقاید رو اداب و روسوم تاثیر میزاره و بعد من ص 144 و 145 ررا خوانم                     خیلی ممنون که خوندین تا دیداری دیگر بدرودددددددددددددد

چرم دوست داشتنی

                                                                        به نام خدا

آقای مطهری توی آبدار خونه بودن و نماز که تموم شد الگو های کیف پول رو بهم دادن و گفتن توی کلاس بهم بده.

 

بچه ها سریع فرش رو جمع کردند و تابلو رو آوردند و آقای مطهری گفتن فعلا هیچ کی هیچ کاری نکنه تا صداش کنم و ببینم توی چه مرحله ای هست . فک کنم امروز فقط من نمره کامل رو گرفتم . آقای مطهری گفتن بیا جلو و یه پس گردنی بهم زدن و گفتن آفرین. بعد قرار شد اونایی که کیف پول دارند 7 تا و اوناییکه کیف کارت دارن 3 تا مستطیل 7*10 روی استر بکشیم و با کاتر ببریم.

برای آستر کشی باید یه کارت بانکی رو روی برش بالای زاریم و بکشیم بعد چسب بزنیم و همین کار رو ادامه بدیم تا جای کارت اخری که باید کل تیکه چرم رو آستر بزنیم.

خب دیگه کلاس تموم شد و بقیه کار ها هم موند برای خونه.

 

 

 

 

دوستان خدانگهدار

مثل همیشه استاد نیومدند و ما کنده کاری کردیم و آقای اخوان  بالا سر ما بود

مستند سازی تاریخ2/2/

اقا مدنی اول برای بچه هایی که اسمشان روی تابلو بود منفی گذاشتند و بعد یک مثلث کشیدن و به 3 قسمت تقسیم کردند و گفتند خدایان ایران باستان به 3 طبقه بودن البته قبل از زرتشتو طبقهی اولی خدایان اصلی بودن مثل اهورا مزدا طبقهی دوم ارتشداران بودن مثل الهی میترا که مال جنگ وپیمان است و طبقهی بعدی خدایان کشاورز و صنعتگر بودند  و اینا عقاید ایرانی ها قبل از زرتشت بوه و بعد حضرت زرتشت که معلوم نبوده هست یا نیست در تاریخ اثبات نشده  ماد و میگه

این دفه هم اومدم با {فارسی}

“به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست”

میخوام دوباره با سعدی شروعش کنم :

 

                               خداوندی است تدبیر جهان را

                                                            بری از شبه و مثل و جنس و همتا

 

سلام گل

صفا باشه

عشق باشه

معرفت باشه

دوستی باشه

امروز این جوری شروع شد:{البته با جزئیات کامل}

آقا آمدند داخل و با بچه صحب انجام دادند وبعد گفتندکه کوئیز ها وامتحانات خود را گم نکنیدا {علامت تعجب}چون نمونه سئوال های ترم آخرتون است {قابل توجه دوستان اگه گم کردین تو بله بهم بگید تا براتون با جواب ارسال کنم}.

بعد دیدیم که کیف آقای فیروزنیا پیش ما مونده بود که من برا شون بردم.

آقای صادقی گفتند که درس آزاد نباید با خودکار باشد،آقا گزارش در آزاد را از بچه ها گرفت:

گروه سلیمانی 2نفر داشتند که کار نکرده بودند وبا آقا بحث وصحب انجام دادند.

در گروه مرتضوی آقا به آقای کامبیز گفتند که چه دست خط بدی دارد وچرا به مدرسه آمده است؟وبه آقای بیوک گفت که چرا چیزی در گروهتان گذاشی ودر فرارکردی ،تلفن جواب نمیدی ،تو گروهتان نیستی و…

آقا به گروه های :رمضان تاش،تاجمیر وستاری +ویژه داد وبه گروه های دیگر:مرتضوی وسلیمانی +ویژه نداد ولی فرجه داد تا هفته ی آینده.

بعد هم آقای بیوک اجازه ی دست شویی گرفت و رفت.

آقا گفت کتاب را باز کنیم که ناگهان اکبر واصغر اخطار آخر را از اقا گرفتند زیرا مدام هنگامی که آقا انها را میدید سرشان می چرخید.

دوباره رفتیم سر کتاب وبیت  فصل را معنی کردیم:

معنی مصرع اول:

خدا به آن ملت وقومی که بزرگی وبرتری میدهد.

معنی مصرع دوم:

که خودش تقدیرشان را رقم زده باشد.

درس 16ام را شروع کردیم:

اول خواند=مرتضوی.

دوم خواند:مساح.

سوم خواند :شیرانی.

بعد آقا مچ یکی از آن 2نفر گروه سلیمانی را گرفت زیرا حواسش نبود.

چهارم خواند:سلطانی.

پنجم خواند:رضایی.

دراین هنگام که درس درخط13ام صفحه ی7ام بودکه زنگ خورد.

“تمام”

علی رضائی درس فناوری

امروز معلم نه خوش اخلاق بودند نه ناراحت یعنی از دست بعضی ها ناراحت بودند و از دست بعضی ها خوشحال استاد امروز تکالیف فلوگوریتم را چک کردند و روش صحیحش را توضیح دادند فیلم توضیحاتشان را میتوانید از کانال کلاس هفتم پیدا کنید.