زنگ نگارش 6 آبان

سلام من شایان صادقی هستم و این اولین جلسه ی نگارش تو ماه آبانه آقای نصر با ورود به کلاس شروع کردن به حضور و غیاب و البته در حین حضور و غیاب تکلیف ها هم میدیدند و مثل همیشه در حین اجام این کار کلاس رو هوا بود بعد از اتمام حضور و غیاب آقای نصر گفتند امروز همه انشا هایشان را میخونند و بعد دونه دونه همه اومدن برای خوندن انشا ها و آقای نصر هم برای انشاهای ترسناک آهنگ ترسناک میذاشتن و چراغ هارا هم خاموش و پرده رو هم میکشیدند تا کلاس وایب ترسناک پیدا کنه چون موضوع انشا بیماری گوشت خواری گاو و گوسفند ها بود که البته مال بعضی ها هم مثل خودم ترسناک نبودن آقای نصر هم بعد از تموم شدن هر انشا نمره هارا میدادند و چون دیگه امتحان ها شروع شده آقا هیچ تکلیفی برای جلسه ی بعد ندادند                                                                                                               پایان

هندسه 5

به‌نام خدا

سلام من محمد حیدر مساح هستم و این مستند جلسه ی 5 هندصه است خب این جلسه رو با جمله‌ی معروف خودم یعنی( خشک ترین کلاس) شروع کردیم بعد استاد برای چک تکالیف که شامل ص45کتاب اصلی سؤال 62 تا 69 کتاب کار وبعد استاد بچه ها را یکی یکی صدا کرد تا تکالیف را چک کند و ما در بین چک کردن تکالیف باید صفحه 46 تا47 را حل میکردیم و تا آخر کلاس تمام کلاس بعد از چک تکالیف رفع اشکال بود و تکلیف ص49 کتاب برای فردا

4 ابان کلاس علوم هشتم کوشش

سلام  سلام  اقای معتمدی وارد شدند و به من گفتند چرا کیک نیاورده ای من هم گفتم حنما جلسه بعد میارم و تو همین در گیری ها بین من وکیک  استاد میخواستند امیر پویا سلطانی رو اخراج کنند ولی حیف متاسفانه اخراج نشد  .خب بگذریم اقای معتمدی یک لیزر اوردند با خودشون سر کلاس و با امتحان صد روش سامورایی بالاخره روشن شد استاد نور لیزر رو گرفتند به یک لیوان چایی و درس رو شروع کردند و چون لیزر از چایی رد می شد به ما گفتن که چایی یک کلو ید هست و شروع کردند به نوشتن درباره مواد وتقسیم بندی های ان و توضیح کلوید ها که عکس هایش هم داخل کانال علوم در بله قرار دادند می تونید برید ببینید و گفتند که هفته بعدی یکشنبه امتحان از فصل یک و بچه هی اعتراض کردند و اقای معتمدی هو جواب همه ما رو دادند اما نمیشه پخش کرد پس به جاش بوق می زارم بووووووووووووق . خب سرتون رو در نیارم برم کیکم رو درست کنم وگرنه فردا اخراج می شم

هندسه،امتحان

امروز آقای براتی وقتی وارد کلاس شدند ؛ تمامی بچه گفتند امتحان نگرید و ما دیروز اردو بودیم و ساعت ۷ رسیدیم خانه ولی آقای براتی گذاشتند تا بچه ها حرف ها خود را بزنند و بعد گفتند که یک برگه جلو خود بگزارید ، تا امتحان را شروع کنیم😂😭.

آقای براتی اول گفتند ۱۱ سوال ولی بعد با اصرار بچه به خاطر اینکه تولد آقای براتی بود و در ۷ آبان بود ۷ سوال دادند😊😊 و تا آخر زنگ بچه ها در حال اصرار بودند تا آقای براتی امتحان را در مستمر تاثیر نگذارند ولی آقا توجهی به حرفهای بچه ها نکردند و برگه ها را گرفتند

(من که خوب دادم 😎😜امیدوارم تو هم خوب داده باشی😉😉)

مستند سازی چهارشنبه 404/8/7

بسم الله الرحمن الرحیم

اقا وارد کلاس شد و به یزدانی گفت که فعالیت نوشتاری درس 3 بچه ها را ببینه و بعد  از تمام شدن این کاربعد اقا طبق ترتیب لیست بیت های واج ارایی  بچه ها از هرکس پرسید و نوبت به نوبت خواندیم  الماسی بیت خوبی داشت و مثبت گرفت و بعد طباطبائیان از من رو نوشته بود و از اونجایی که من زود تر از اون خوندم یه جوری بود که انگار اون کپی کرده بود و در واقع هم  اون کپی کرده بود چون من بیت ها را در گروه فرستادم و گفتم هرکی طبق شمارش اگه میخواد اینا رو بنویسه من خودم شماره خودم رو نوشتم بعد دیدم طبا هم نوشته خوب خیلی سردون رو درد نیارم بعد ذوالفقاری هم  بیت خیلی خوبی اورده بود بعد اقا به بعضی افراد گفتند هفته بعد یه بیت جدید بیارن و راستی بگم که بخاطر اردو زمان فقط 50 دقیقه فکر کنم بود بعد اقا برای بعضی بیت های بچه ها گفتند که در واج ارایی باید اون کلمه ایکه واج بیت است قشنگ به گوش برسه یعنی اصل بیت صدای اون واج رو بیار ه   و بعد سلطانی دوم به لیست هم بیت خیلی زیبایی اورده بود و  چون حفظ بود مثبت گرفت و چون هم خیلی وقت نداشتیم فقط بیت ها را خواندیم و اقا نمره اش را گذاشت وبعد زنگ خورد

زنگ ریاضی دوم محلوجی 04/8/4

به نام خدا

قبل از گرفتن امتحان:

امروز آقای صیاد زاده کمی بعد از شروع کلاس گفتند دو ردیف کلاس صندلی های خود را برداشته و در سالن به ترتیب بگذارند.

 

بعد از شروع امتحان:

بعد از شروع امتحان مراقب کلاس آقای محمودیان روی صندلی خود با غرور نشسته و مواظب بچه ها بودند تا تقلب نکنند و آقای
صیادزاده مراقب سالن برای اینکه تقلب نکنند.سپس ده دقیقه قبل از اینکه زنگ بخوره استاد گفتند اونایی امتحان را تموم کردند
میتونند بدهند و صندلی هاشون را در کلاس قرار دهند.

 

 

بخاطر اینکه اطلاعات کمی داشتم و بیشتر مهم نبود مجبور شدم انقد مستند کنم ببخشید.

 

پایان

 

زنگ ورزش ۸ آبان ماه

مستند من را طوری بخوانید که انگار در دوره باستان هستیم.

ساعت ۱۰:۳۳ دقیقه بود؛ دقیقاً همان لحظهٔ مانند پرندگانی از قفس رها شدیم. مأموریت: پیدا کردن مکانی برای تعویض لباس. انگار در حال برنامه ریزی برای یک عملیات مخفی بودیم.

بالاخره پس از گم کردن مسیر و پرسه زدن در راهروها، مثل کاروانی کوچک به سالن ورزش رسیدیم.

در سالن، معلم محترم با ایمان راسخی که به علاقهٔ ما به والیبال داشت، دوباره مجبورمان کرد تا بدن های بیتاب خود را با نرمش های عجیب و غریب گرم کنیم. و سپس، نبرد بزرگ آغاز شد.

در یک سو، تیم آقای آزادی، با اتحاد و همبستگی مثال زدنی. در سوی دیگر، تیم آقای منعمیان، با روحیهای که مدام در حال تبخیر بود. نتیجهٔ نبرد؟ تیم آقای آزادی، تیم آقای منعمیان را «بردند» (با تشدید روی کلمهٔ بردند). و باز هم آقای منعمیان، در سنت همیشگی خود، باخت را مانند میراثی خانوادگی پذیرا شدند.

گویا قانون جهان این است:

کلاس فناوری تمام شود، والیبال باشد، آقای منعمیان ببازد.

 

زنگ نگارش 1 مهر

خب سلام میکنم از اولین روز مدارس تا آقای نصر وارد کلاس بچه ها خوشحال شدند و جیغ و هورا کردند بعد آقا برایمان گفتند که کلاس امسال قرار است چگونه بگذرد و چه کار هایی قرار است انجام دهیم بعد با باز کردن کتاب شروع کردن به توضیح و درس دادن کتاب بعد هم تکلیف دادند بعدش یه کم وقت اضافه آوردیم و با هم کلی خندیدیم و با خوردن زنگ کلاس هفته ی اول ما به پایان رسید

زنگ دوم حساب

این هفته در کلاس یک چالش داشتیم چالشی که نشون میداد ریاضی وجود خارجی نداره اما متاسفانه اقای خدایی دستور دادند که نگم چون از کار خودشو ن بی کار میشن و دیگه تمام

کلا کلاس مثل همشه و طبق فرهنگ سازمانی نیم ساعت اول را به درس خواندن اختصاص دایدیم بعد برای کوییز گروهی اماده شدیم

 

 

محمد صدرا منعمیان

به نام خدا

اقای معتمدی درس 8 را با هزاران خنده و شوخی به پایان رساندند و همچنین قرار است در جاسه بعدی امتحانی از این دزس زیبا داشته باشیم 

و اما خلاصه ای از مظالبی که باید در جلسه بعدی اماده باشیم

انواع تولید مثل
گیاهان و انواع انها
چهارنوع تولید مثل غیر جنسی

نگران نباشید

راحته

راااااحت

خوش باشید