جلسه اول فناوری | علیرضا حاتمی

 مقدمه

در جلسه اول آقای اخوان ابتدا توضیح دادند که در طول سال چه مهارت‌هایی قرار است یاد بگیریم. سپس وارد مباحث مربوط به صدا و ویرایش آن شدیم و برای اولین بار با نرم‌افزار Audacity کار کردیم.


 مباحث ارائه‌شده توسط معلم

1) آشنایی با محتوای دوره

در ابتدا معلم به‌صورت کلی توضیح دادند که امسال چه موضوعاتی در درس فناوری یاد می‌گیریم؛ از جمله کار با نرم‌افزارهای تخصصی و ابزارهای ویرایش صوت و تصویر.


2) معرفی نرم‌افزار Audacity

استاد گفتند از این جلسه قرار است با برنامه اودا‌سیتی (Audacity) کار کنیم؛ نرم‌افزاری برای ضبط، ویرایش و دستکاری صدا. 🎧


3) آموزش مبانی صدا

معلم کمی دربارهٔ مفاهیم پایه‌ای صدا صحبت کردند:

  • هرتز (Hz)

  • فرکانس صدا

  • تفاوت فرکانس‌های بالا و پایین


 آموزش‌های عملی Audacity

4) تغییر حجم صدا (Amplify)

معلم توضیح دادند که برای زیاد یا کم کردن صدای یک فایل صوتی باید:

  1. از نوار بالای برنامه وارد تب Effect شویم.

  2. گزینهٔ Volume and Compression را انتخاب کنیم.

  3. سپس وارد Amplify بشویم.

  4. با اسلایدر موجود صدا را زیاد یا کم کنیم.


5) جدا کردن بخش‌های مختلف صدا

برای بریدن یا جدا کردن دو قسمت صوتی از هم:

  • ابتدا باید بخش موردنظر را انتخاب کنیم

  • سپس از شورت‌کات Ctrl + I استفاده کنیم
    این کار باعث می‌شود صوت به دو قسمت جدا تبدیل شود .


6) حذف نویز (Noise Reduction)

برای پاک کردن نویز صدا:

  1. وارد Effect می‌شویم

  2. گزینهٔ وسطی مربوط به Noise Reduction را انتخاب می‌کنیم

  3. ابتدا باید بخش نویز خالص را انتخاب و Capture Noise Profile بزنیم

  4. سپس کل صدا را انتخاب کرده و Noise Reduction را انجام می‌دهیم
    در نتیجه نویز اضافی حذف یا کم می‌شود 🔇✨


 پایان جلسه

در پایان کلاس و هنگام زنگ، توضیحات عملی و اولیه درباره Audacity تمام شد و معلم گفتند از جلسات بعد وارد تمرین‌های جدید می‌شویم.

اردوی علمی تحقیقاتی

دستگاه ها همه ساخته های نو اوران ایرانی بود

چقدر جالب و دیدنی

تولید برق با دوچرخه تا ربات پیانیست و یا سینمای سه بعدی یکی از ان با حال هایش چنگ دیجیتال در کل اردو . اردویی با جذابیت های باحال و دیدنی و اما اثبات این که باید از لامپ های کم مصرف استفاده کنیم

 

بازدید از کاوشکده فناوری شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان محلوجی1404/7/15

به نام خدای زیبایی ها

 

 

امروز میخوام خلاصه ای از اردوی علمی را بگم.

مدرسه و اتوبوس

اول از همه از مدرسه و آقای اخوان و اقای مقدس تشکر می کنم بابت این اردو .خب امروز در مدرسه قبل از اینکه سوار کوتوبوس
بشیم  آقای اخوان به بچه ها گفتند که دفتر وقلم بیارید که مستند سازی امروز رو بکنید.سپس در اتوبوس شهیدی آیت الکرسی
خوند.

 

کاوشکده

 

وقتی وارد کاوشکده شدیم یک چیزی حواسمان را پرت کرد و آن چیزی نبود جز ایینه کوچک کننده پا و بزرگ کننده سر مثال:قد پای
ستاری را این آیینه کوچک وکله اش را گنده کرد.

 

سپس مسئول اونجا رباتی را به مانشان داد که بدون دخالت انسان سرود ملی ایران رو با پیانو میزد.

 

بعد مسئول اونجا منو فرستاد دم چیز ایینه مانندی که صدا رو از راه دور منعکس میکرد .مثل ماهواره

 

سپس به ما وسیله ای رانشون دادند که فرق لامپ پر مصرف و کم مصرف را نشون میداد.سپس تفنگی را به ما نشون دادند که
توسط لیزر ونور میتونست توپی را بدون دخالت دست به بالا شلیک می کرد.

 

سپس گوی هایی را به ما نشون دادند که توسط خون و گرفتن دست ها لامپ را روشن می کرد.ا«این یکی توضیحش یکم سخت
بود برا همین خیلی توضیح ندادم

 

سپس تسلایی را به ما نشون دادند که برق شهری که 220 ولته را به 1000 ولت تبدیل میکنه وصدای ترسناکی را ازخود تولید
میکنه.سپس رنگ هایی را به مانشون دادند که میگفتند این رنگ ها در گوشی ها هست.

 

سپس به ما وسیله ای را نشون دادند که میتونست برق شهری را به 100 ولت تبدیل کنه  سپس شیرانی را به انجا مسئوله برد
ودستش را روش گذاشت و جرقه های کوچکی زد.

 

سپس به ما وسیله را نشون دادند که توسط اشتباهات مغزی ان اتاق را به فیلم سینمایی تبدیل میکرد.«این یکم توضیحش
سخته»

 

سپس به ما فیلم سه بعدی نشون دادند و تمام.سپس عکس دسته جمعی و پیش به سوی مدرسه.

 

در کل اردوی خوبی بود خدانگهدار.

 

 

مستند اردوی تکنولوجیاه 1404/7/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

ما وارد قسمتی که براممون طراحی شده بود رفتیم اولین چیزی که با ان مواجه شدیم ایینه هایی بود که بالای سر همشون یک چیز نوشته بود ولی فرق های زیادی داشتند که عکس هایش دست استاد اخوان است . و بعد با یک پیانو مواجه شدیم که یک ربات انسان نما پشت ان نشسته بود و بعد یکم در باره ساختارش برامون حرف هایی زده شد . گفتند که این ربات با سیستم پروماتیک اگه اشتباه نکنم کار میکنه و در ادامه گفتند انگشت هاش مثل درهای اتوبوس با پمپ هوا کار میکنه و ربات برامون ای ایران روزد. و بعد یک ایینه بزرگ نشونمون دادن که اون طرف سالن یکی دقیقا عین همین انونجا بود که گفتند این جور ایینه ها نور وصدا رو میتونه متمرکز کنه و به اون طرف سالن که ان ایینه بود پرتاب میکنه و ما ان را امتحان کردیم و بعد مارا بردن و بعد تولید برق ونیروی که لامپ نیاز داره برای تا روشن شه را ما با رکاب زدن امتحان کردیم و با خود د یدی م  که چقدر لامپ پر مصرف انرژی بیشتری نیاز داشت تا به حرکت دراید پس دیگه لامپ های پر مصرفت استفاده نکنیم  بعد با دستگاهی مواجه شدیم که با ان میتوانستیم نو ر لیزر را متمرکز کینم و با مه میتوانستیم لیزر هارا ببینیم وگفتند هدف دستگاه نشون دادن نقطه کانونی است. و بعد یه تفنگ لیزری نشون دادن که با نور لیزر اگر به هدف میزدیم یه سنسور حساس به نور وا کنیش نشون میداد و یه توپ را پرت میکرد و بعد گفتند تفنگ لیزر های قوی تری هم وجود داره که حتی سنگ رو هم سوراخ میکنه بعد یه دستگاهی بود که برق رو بین رسانا ها انتقال میداد و بعد رفتیم پیش یه دستگاه که رعدو برق با ولتاژ 100ولت میدادو با یک لایه ی فلزی محافظت میشد دستگاه بعدی با فتوسل کار میکرد و سازی بود که بالیزر ها کار میکرد و وقتی دست رو به لیزر ها میزدی صدا  میداد و دستگاه بعدی برق با ولت بیشتر ی بین بچه ها پخش میکرد. و بعد یه دستگاه یکه توش توپ  تنیس پرت میکرد و بعد هی لامپ ها رو خاموش و روشن کردن و ما حس میکردیم داره همه چی برمیگرده و انگار حرکت اهسته بود و جالب  بعد رفتیم اتاقی و برایمان سینما 3بعدی گذاشتند و بعدش ما را با دستگاه ها و تکنولوژی ها تنها گذاشتند در ضمن اسمش برج فناوری بود ولی  ما که برجی ندیدیم و یک زمین فوتبال کوچیک طور بود که بازیکنانش که ماشین بودن کار نیمی کرد…………………..

 

 

 

اردوی فناوری 15 مهر ماه

سلام

ابتدا سوار اتوبوس شدیم و به سوی آنجا حرکت کردیم.

وارد سالن شدیم و ابتدا ربات پیانیست با سیستم پنوماتیک را دیدیم

بعد به ما درباره شگفتی های نقطه کانونی گفتند و ما دو آینه مقعر دیدیم که رو به روی هم بودند و با منعکس شدن صدا، صدا از این طرف به آن طرف می رسید.

بعد ما آزمایش رسانایی بدن انسان را انجام دادیم و بطور حلقه ایستادیم و دو نفر سر و ته حلقه دستشان را به گوی آهنی ای می زدند و حلقه مانند سیم عمل می کرد.

سپس ما دور یک قفس دایره ای شکل ایستادیم که اسمش بوبین تسلا و قفس فارادی بود و وقتی دستگاه روشن شد همه ما ترسیدیم.

وسیله بعدی هم چیزی بود که سایه های رنگی و تلفیق رنگ را درست میکرد.

بعد یک سازی دیدیم به نام چنگ دیجیتال و سازی بود که صدای زیبایی داشت.

و بعد آن وسیله ای برق درست میکرد را دیدیم و سپس به اتاق خفنی رفتیم که چراغ ها بصورت سریع خاموش و روشن میشد و زمان به چند ثانیه عقب رفت.

بعد ما را به سینمای سه بعدی بردند و فیلم های خفنی گذاشتند.

بعد هم چند آینه باحال بود که شکل ما را عوض میکرد.

در آخر ما رفتیم و از وسایل استفاده کنیم.

از همینجا از کسانی که که این اردو را برای ما فراهم کردند تشکر میکنم.

اردوی برج فناوری 04/7/14

سوار اتوبوس شدیم : بعضی ها رضایت نامه نیاورده بودند ؟ در این حد که آقای اخوان و آقای محمودیان آنها را پیاده کردند ، اما با رضایت نامه عکسی دوباره وارد اتوبوس شدند .

صندلی کم بود و تازه صندلی کمک راننده به جای دو تا یکی بود و مجبور بودیم اقای اخوان بایستند و حتی من نوبتی با دوستم روی صندلی کمک راننده بشینیم .

بعد از سه روز مسافرت و توی اتوبوس بودن ، رسیدیم به برج فناوری ، یک ربات بود ، خل و چل بود اما پیانو می زد . اینجاست که باید گفت ( تکنولوژیا ) .

یک دستگاه بود که آینه ای بود و حدود 150 متر با انعکاس آینه صدا را به آینه جلویی می رساند . همه چیز آینه ای بود و فوتبال رباتی هم داشت .

شاید جرقه های یک میلیون ولتی ما را نگرفت تا بمیریم . اما جرقه های صد هزار ولتی ما را می گرفت اما چون آمپر کمی داشت نمردیم ؟؟ یا ابوالفضل ، رفیعی نزن

رفیعی- این تفنگ لیزری هست ، آدم را نمی کشد .

من- مطمئن باشم  .

رفیعی- آره

تفنگ رفیعی-تاق .

من- مرد که !؟

رفیعی-خب چیکار کنم ، حداقل فاتحه بفرستید (الفاتحه ).

 

حال که تا اخر این را خوانده ای یک فاتحه برای همه ی مردگان و شهیدان بفرست.

 

شهرک صنعتی اصفهان

بسم تعالی

ربات پیانو:سیستم این ربات پنوماتیل است و ۲ شلنگ دارد که با باد هوا دست ها پیانو را بگیرد و اینکه با شلنگ بعدی هوا بر می گیرد این ربات در سال ۱۳۸۸ ساخته شده است

نقطه وسط تبادل صدا:این سیستم آینه مقعر دارد و وقتی ۲ کانون جلوی هم باشد صدا جا به جا می شود حتی با صدای کم

تولید انرژی با دوچرخه و دست!:وقتی ما لامپ ها را روی حالت کم مصرف گذاشتیم سریعتر روشن شد در هردو حالت ولی وقتی پر مصرف می شود قضیه بر عکس می شود

بازتاب نور: وقتی لیزر را روشن شد وقتی آینه را تا چرخاندیم همه لیزر ها جلویشان ظاهر می شود

تیر اندازی لیزر:وقتی با تفنگ لیزری به وسط می

مهارت کتابخوانی

خووووووووب بالاخره رسیدیم جلسه آخر

جلسه آخر هم استاد 30 دقیقه دیر کردند و بچه ها باز هم سر جایشان باهم دعوا کردند ( بابا ناسلامتی جلسه آخر هست کوتا بیاین دیگه ) 

پس از آمدن آقای محمودیان و ساکت شدن نشستنمان وقتی که آقای محمودیان رفتند بچه ها دوباره سرو صدارا شروع کردند که یکی از دبیران که انگاری داشت آزمونک های شاگرد هایش را چک میکرد گفت: (سسسسسسسسسسسسسساااااااااااااااااااااااااااااااااااکککککککککککککککککککککتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت)

و بچه ها 2 دقیقه ساکت شدند و یکی از اون طرف داشت چیز به یکی پرت میکرد اون یکی هم تخته ( تخته که چه ارز کنم چوب ام دی اف معمولی که حالا مثلا تخته وایت برد هست ) را داشت پاک میکرد و معاده مینویشت ا حل کند  که یکدفعه برق رفت ولی بچه ها آنقدر داشتند کرم میریختند که اصلا نفهمیدند که کی برق رفت  و پس از یکربع کرم ریختن بالاخره آقای صبری آمدند و بچه هارا ساکت کردند  و قتی که بچه ها ساکت شدند اتاد داش میپرسی که چند صفحه کتاب خواندید و آیا باروشی که گفتم یعنی pq4r  یاهمون پسختام و روش حلزونی که از بچه ها پرسید و از بچه ها پرسید که روش حلزونی را بگید و چند نفر جواب دادند و زنگ خورد

                                                                                          پایان

جلسه سوم مطالعات مسؤلیت

سلام دوستان قبل از اینکه بریم سراغ مستند :

1- برای فهمیدن تکالیف باید کل متن را خواند

مستند: بچه ها یادشان نبود که ـآقای محمودیان از اون معلمایی است که به تمیزی کلاس اهمیت زیادی میده برای همین هم یادشان نبود و کلاس را تمیز نکردندن و کل کلاس یک منفی انظباطی خوشگل گرفتند استاد از بچه ها از بچه ها پرسید جا های گردشگری و دلیل آن را بیان کنید ؟

آقای حاتمی= شیراز. تاریخی زیارتی     آقای جعفری هم پرسید فصلش رو هم باید بسنجیم؟        آقای حسن پور . اصفهان تفریحی     آقای موسویان . سیاحتی کرمان   آقای رفیعی سیاحتی یعنی چه؟      اقای خورشیدی  تهران زیارتی تفریحی      آقای عبد الهی یزد زیارتی سیاحتی    آقای جعفری همدان     و در همین هنگام هم آقای حاتمی داشت از سر گرسنگی اتود میجوید و آ قای یزدانی دهنوی و کیان هم به قول آقای فیروز نیا حموم زنونه راه انداخته بودند البته آقای جعفری و خورشیدی هم همین اتفاق براشون افتاده بود آقای موسویان هم با ماژیک هایی که روی میزش بود تمرین نقاشی میکرد  و همان موقع آقای آزادی یه خمیازه ای کشید که انگار از شب تا صبح به خاطر مسابقات خوابش نبرده و آقای خورشیدی به استاد گفت تا همدان 3 ساعت بیشتر راه نیست و استاد هم در جواب گفت چرت نگو خورشیدی و در ساعت 8:25 دقیقه آقای یزدانی پور آمدند و آقای محلوجی به باز پرسی آقای فیروز نیا رفتند و آقای زجاجی هم گشنش شد و شروع به جویدن خودکار کردند همان موقع حاتمی شروع به تمیز کردن عینک کرد یزدانی پور هم مثل همیشه تک میزد و یک مگس هم همان موقع به جعفری کرم میریخت و آقای آزادی یه جوری استاد را نگاه میکرد که انگار استاد براش منفی گذاشته و در همان موقع آقای حاتمی سر کلاس مزه ریخت و آقای میر عظیمی هم به هایلایترش ور میرفت و هی صدای تق تق تولید میکرد و آقای حاتمی و غیور هم با این کار آقای میر عظیمی را همراهی میکردند و همین الان همون مگس کرم ریختن به من را هم شروع کرد و آقای جزی هم پاهایش را روی میله های صندلی من گذاشت  آقای دبیعی هم همان موقع اجازه روشن کردن کولر گرفت  و آقای کمالی نژاد هم اجازه بیرون رفتن از کلاس را گرفت و رفیعی هم اسرار میکرد که از روی کتاب بخونه و همان موقع آقای یزدانی پور چشمش را مالید و انگاری کیان خوابش میآمد و البته آقای رفیعی و زجاجی سر کلاس لباس ورزشی پوشیده بودند البته آقای محمودیان هم نفهمید و راستی آقای محمودیان گفت تحقیق در باره  بوم گردی امتیاز داره  و آقای حاتمی هم دستش را کرد تو دهنش و آقای رفیعی هم سر کلاس یه مزه ای ریخت عماد هم سرش را روی نیمکت گذاشته بود و صدای معلم برایش مثل یک لالایی میموند و آقای خورشیدی هم داشت با خودکار قرمز روی نیمکت تمرین نقاشی میکرد و آقای فرخ نژاد هم همینطور کلا به نظر میرسید بچه ها از مطالعات بیزارند و آقای آزادی درباره آبشار آب ملخ پرسید چرا بهش میگن آب ملخ و آقای رفیعی هم در پاسخ گفت چون توش ملخ هست آقای محمودیان گفت هفته دیگه باهم کلاس نداریم و امتحان ترمیم نمره مطالعات از درس 9 تا 16 داریم  بچه ها از اینکه دیگه کلاس مطالعات ندارند آنقدر خوشحال شدند که انگار توی المپیاد مقام آوردن و تا سر امتحان باز شد غمگین شدند آقای خورشیدی به خاطر بی نظمی یک منفی انظباتی گرفت و همان موقع آقای محلوجی از باز پرسی بازگشتند و آقای شهیر رفتند و آقای مظاهری هم یک منفی انظباطی گرفت راستی کاربرگه شماره 9 را بنویسید البته ما کاربرگه 10 را در کلاس حل  کردیم و وقتی آقای محمودیان از کلاس خارج شد آقایان زجاجی رفیعی میرعظیمی صدای گوسفند را تقلید کردند و دو تا از بچه ها هم حمله بردند به نماینده تا اسم ننویسه و افرادی که سر و صدا کردند و منفی گفتند زجاجی میر عظیمی خورشیدی یزدانی حسن پور بودن راستی آقای محمودیان تکالیف دفتری از اول سال تا الان را چک میکنند  راستی خداحافظ