سلام به دوستان

آقای نصر در ابتدای ورود به کلاس پاور پوینتی  که در مورد ساخت مستند سازی بود را روی دیتاشو نمایش دادند، و شروع به درس دادن کردن تا اخر کلاس و  گفتند تکالیف مورد نظر را انجام دهید . 

مهم :هفته ی آینده دوشنبه به جای هنر نگارش داریم و سه شنبه هنر داریم.

تکالیف : سرگروه  همراه با اعضای گروه  باید گفتار متن و موضوع مستند سازی را مشخص کنند. ودرست کردن فیلم 

استاد با روی خوش وارد کلاس شده روی صندلی خود نشستند به سر و صدای بچه‌ها کاری نداشتند بعد از چند دقیقه به بچه‌ها گفتند ساکت باشید می‌خواهند مطلب مهمی بگویند یکی از بچه‌ها پرسید نمرات ما چند شده است استاد گفتند به همه ما ارفاق کرده‌اند و گفتند به همه ۲۰ دادند ما خوشحال شدیم و کمی دوباره سر و صدا اوج گرفت سر و صدا همینطور پیش رفت تا اینکه تقریباً نصف کلاس تمام شده بود بعد از ۲۰ دقیقه ابطحی توانست برای ما یک اسپیکر بیاورد استاد می‌خواستند فیلمی برای اما به خاطر سر و صدای زیاد بچه‌ها برای ما فیلم نگذاشتند و چند دقیقه آخر کلاس هم به سر و صدا تمام شد

• تکلیف نداریم

در اولین جلسه بعد از تعطیلات نوروز استاد دیر به کلاس آمدند اینقدر که ما شروع به بازی کردیم و ابطحی نماینده کلاس حرص میخورد و زمانی که استاد یک دفعه وارد شدند اول فیلمی را پخش کردند و ما تصویرهایی که استاد از درون فیلم میگفتند را طراحی میکردیم. این فیلم در همکلاسی قرار میگیرد و استاد گفتند تکلیفی هم در همکلاسی بارگزاری خواهد شد.استاد تصویرهای سه رخ، تمام رخ و نیم رخ را آموزش دادند.

سلام به دوستان من امدم با یک مستند عالی انشا الله

بعد از روال هر جلسه که تخیر استاد هست استاد وارد کلاس شدند؛

تا همبن که امدند درس بدهند استاد چشمشان به تابلو افتاد که بسیار کثیف بود که پاک هم نمی شد

استاد گفتند که این تابلو خوب نیست واز مدرسه بخواهید تا عوضش کنند ، یا خودتان پول بگذارید عوضش کنید زیرا نور بازتاب شده از این تابلو بسیار بد هست .

بعد از کمی گفت و گو کیان گفت :  با الکل پاکش میکنیم پول کمی هم میخواهد .

استاد داستانی گفتند : یکی از روز های خدا ، مردی در قدیم با تیغ مو های مرد هارا میزد اما تیغ او کل شده بود و جای مو پوس سر هم میزد کسی به این مرد گفت چرا 20 دینار نمیدهی  تا تیغت نو بخری گفت : جای 20 دینار 2 دینار میدهم برای غذای بیشتر و جایش زورم بیشتر میشود و فشار بیشتر برای زدن مو های مردم میزنم 

بعد وارد درس شدیم که استاد جزوه ی دادند  چون همهی بچه ها در کلاس حضور داشتند من عکس جزوه ی اصلی را نمی گذارم . 

خدافظ دوستان عزیز و آقای فیروز نیا که انشا الله مستند من را خوانده اید و نمره کامل را برایم گذاشته اید 

بعد از وارد شدن استاد در ساعت 11:15 که 15دقیقه  از کلاس رفته بود .

نصر مجبور شد دوربین خودرا جمع کند چون تا اون وقت از تمام افراد کلاس عکس انداخته بود .

استاد دربارهی  عکاسی با دوربین صحبت کردن که بک جزوه بسیار کم هم در کلاس دادند که عکس آن  هنوز به دستم نرسیده و اگر به دستم رسید در گروه در بله میگذارم 

بعد هم فیلمی دربارهی همین گذاشتند که وقت کلاس تمام شد 

تکالیف : در همکلاسی گذاشته میشود …

تا هفته ی بعد خدافظ 

با گذشت 15 دقیقه از کلاس به خواطر مرتب کردن میز ها براثر زنگ زنگی استاد هنوز نیامده بودند که ناگهان آقای اخوان وارد کلاس شد .

برای دبیر هنر مشکلی پیش آمده بود .

با دیدن فیلم کل زمان کلاس رفت . و مشق نداشتیم که زنگ خورد ….

امروز آقای ذوالفقاری زود تر اومدند و کلاس رو شروع کردیم  پس از مرور درس قبل به ما گفتند که نکات ایمنی (زدن ماسک ودستکش و …) رو حتما رعایت کنید تا باهم چند تا نمونه کار بسازیم

رزین و هاردنر رو با هم تر کیب کردند ( به نسبت 2/1) و حدود 5 دقیقه با هم ترکیب کردند و سپس در قالب مخصوص رزین ریختند و با فندک اتمی ، خیلی کم و  از فاصله متوسط به مایع حرارت دادند تا حباب ها ازبین بره سپس به همه کمک کردند تا نمونه خود را بسازند . . .