زنگ نگارش

سلام

یادتون هست در هفته ی قبل یک انشا در مورد هر فصل به چز پاییز بود در این هفته بقیه ی بچه ها انشا شان را خواندند و بقیه هم به انها نظر دادند البته باز هم چند نفری نخواندند

استاد گفتند تکالیف را در همکلاسی بارگزاری می کنند

تاریخ تشکیل کلاس 1403/9/16

نگارش

سلام

امروز در کلاس استاد صفحات 44 و 45 را کار کردند و گفتند برای تغییر فعل نباید به ان چیزی اضافه کرد سپس دفتر های نگارش را گرفتند و بچه ها را برای خواندن انشا هایشان صدا زدند

خلاصه ی زنگ نگارش 1403/8/26

زنگ نگارش

باسلام

ما امروز در زنگ نگارش صفحه ی 36 کتاب را حل کردیم و بازنویسی را یاد گرفتیم و اقای مجیدی گفتند تکالیف را در همکلاسی ارسال میکنند البته اقای مجیدی کمی گلو درد داشتند و از بچه ها خواستند کمی مراعات کنند البته در ردیف اخر که هیچ کس گوش شنوا نداشت بسیار همهمه بود البته اقای مجیدی هم با چند منفی از خجالتشون در امد.

کلاس نگارش بیست ششم ابان

بانام خداوند بخشنده مهربان

  • در زنگ سوم همین تاریخی که در تتیتر میبینید اقای مجیدی وارد کلاس هدف دبیرستان دوره اول همت شدند
  • ایشان با ورود خود در کلاس داد و فریاد ها و برنامه چینی بچه ها برای ندای های هیتلر را قطع نمودند
  • بچه ها با سکوت به در خیره شده بودند که ناگهان کسی گفت
  • برپا
  • بچه ها پا شدند و استاد با گام های استوار وارد کلاس شد
  • اول که استاد بر صندلی نشستند گفتند

    ان هایی که انشایشان را نخواندند بیایند بخوانند

  • استاد اول از اقای مرتضوی دعوت کردند که بر روی کلاس انشای خود را بخوانند
  • بعد او اقای ستاری فر به پیشواز خنده کلاس بر روی کلاس انشای خود زا خواند
  • البته بسیاری از بچه ها به این فکر بودند که چرا استاد با صدای همچون اقای ناصری در اوایل کلاس درس سخن میگوید
  • ناگهان استاد همراه ماژیک ابی پای تخته رفتند و شروع به نوشتند کردند
  • ایشان درس دادند
  • باز نویسی
  • استاد بعد درسی نسبتا کوتاه به بچه ها گفت تمرین کلاس را انجام دهند
  • کتاب نگارش قسمت حکایت سگ وسنگ
  • بعد از تمام شدند استاد از بجه ها خواست که فعالیت را بخوانند
  • استاد بعد از شنیدن کلمات مثل سگ سنگ دوست من گفت بخیل گرسنه توسط انشای بازنویسی شده بچه ها هنگام درس خواندن بود که زنگ خورد
  • رییییییییینگ
  • و بعد بچه ها مانند موجودات عجیب و نجیب به در هجوم بردند

ادامه مطلب