هندسه،۱۳ آبان،کوشش

به نام او که هرچه داریم از اوست

خب سلام بچه های گل✋. امروز هم طبق هفته قبل تعطیل بود و ما باز هم تو خونه داشتیم گریه میکردیم.😂😂

این چیزا رو ول کنید. آقا مثل هفته قبل اول حضور و غیاب کردند و مثل همیشه که غایب بود؟🫨🤨 آفرین حسنی عشقی که عشقی میاد🏫✖️ مدرسه امروز حتی حاضری هم نزد و بخواب کلا نبود.😂💤

آقا اول زنگ بردار های واحد درس دادن که جزوه اش تو گروه هست و صفحات ۷۸ کار در کلاس ۷۹ و ۸۰ رو انجام دادن که عکسش تو گروه بار گذاری میشه.🙃🫠

خب رسیدم به بخش جذاب برترین های هفته💪✅

الماسی ۹٫۵ دو پاسخ یک توضیح🫨💯

طباطبائیان ۸ یک پاسخ🙄

مظاهری ۸ یک پاسخ🤗

تکلیف: تمرین ص ۸۰ و ۸۱ فقط جواب ها در دفتر تا دوشنبه در همکلاسی.😭😭

سوالات ۳۷ ۳۸ ۴۰ خیلی سبز تا سه شنبه در همکلاسی.😭😭

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست….

زنگ هندسه، ۶ آذر

به نام او که هرچه داریم از اوست

سلام رفقا امروز به دلیل آلودگی هوا به صورت آنلاین کلاس برگزار شد و ما خیلی ناراحت بودیم 😭😭 ( باور که نکردین؟😂😜)

خب بریم سراغ کلاس آقا اول حضور و غیاب کردند که حسنی عشقی میاد انگار امروز اومده بود و فعک کنم فقط حاضری زد ولی خب پست سر مُرده غیبت نکنیم.

آقا اول زنگ گفتند اشکال دارین سوال بپرسین که یه سری اشکالات که از کتاب نبودند و از جزوه بودن و یک سری اشکال  از سوالات کتاب و کتاب کار بودند که همه در گروه بار گذاری شده
آقا اشکالات بچه ها را که از کتاب بود به بچه دادن و یک سری بچه جواب دادن👇👇
طباطبائیان😎
سلطانی🫠
رمضان تاش(ایراد آقا رو گرفت😏)
الماسی و یزدانی جزی داوطلب شدن ولی زمان نذاشت🥲🥲

ما از این به بعد به مشارکت کلاسی بچه های برتر نمره میدیم!

خودم ۹.۵ (واسه همه سوالات اول داوطلب شدم😎)
رمضان تاش ۹ (ایراد آقا رو گرفت😱😂)
سطانی ۹ (یه سوال جواب داد🤗)

تکلیف: آقا گفتند برین حال کنید تکلیف نداریم🙂‍↔️🎉🫂

 

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست…….

 

به نام خدا

آقای براتی وارد کلاس شدند و بچه ها یا در حال نوشتن صورت جلسه بودن یا در حال پر کردن دفتر برنامه ریزیخب بگذریم آقا گفتند کتاب را باز کنید و ص ۷۳ تمرین را بیاورید تا حل کنیم
بچه ها رفع اشکال کردند و بعد گفتند سوالی درباره ی تکالیف دارین یا در همکلاسی یا در بله به این آیدی پیام بدید: mmb80
خب بعد رفتیم سوالات کتاب کار را حل کردیم که هیچکس برایند رو بلد نبود و من بهشون یاد دادم 😎 😜 (بیشتر بچه ها برام دست زدند)
وسط های کار هم سلطانی امیر پویا داشت اخراج میشد ولی یه چیزی در گوش آقا گفت که آقا بهش رحم کرد💸💸
بعد ساعت ۸:۴۰ دقیقه حسن پور وارد کلاس شد😶😱 و با هوووووووو کردن بچه ها همراه شد

تکلیف: تمرین صفحه ۷۷ و ۷۸

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست….

هندسه،۲۲ آبان

(به نام او که هرچه داریم از اوست)

آقای براتی وارد کلاس شدند و همه بچه ها گفتند که چرا اردو را نیامدین و آقا هم طبق همه معلم ها گفت:کار داشتم!

بعد بچه گفتند می توانیم جای خودمان را عوض کنیم و آقا گفتند:اگر حرف نمی زنید و در سرعت نور بیشتر بچه ها جای خود را عوض کردند.

بعد آقا رفتند سراغ صفحه های ۷۱ تا ۷۳ و دونه دونه بچه ها سوالات را حل کردند ( به من که نرسید😭) سپس کسانی که جلسه قبل نبودند مشکلات درسی خود را از معلم پرسیدند (که خیلی ها نبودند از جمله خودم🫠)

 

تکلیف:حل کردن سوالات زوج کتاب کار فصل سوم تا سوال ۱۶ (یادت نره ها!)

 

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست…….

هندسه،امتحان

امروز آقای براتی وقتی وارد کلاس شدند ؛ تمامی بچه گفتند امتحان نگرید و ما دیروز اردو بودیم و ساعت ۷ رسیدیم خانه ولی آقای براتی گذاشتند تا بچه ها حرف ها خود را بزنند و بعد گفتند که یک برگه جلو خود بگزارید ، تا امتحان را شروع کنیم😂😭.

آقای براتی اول گفتند ۱۱ سوال ولی بعد با اصرار بچه به خاطر اینکه تولد آقای براتی بود و در ۷ آبان بود ۷ سوال دادند😊😊 و تا آخر زنگ بچه ها در حال اصرار بودند تا آقای براتی امتحان را در مستمر تاثیر نگذارند ولی آقا توجهی به حرفهای بچه ها نکردند و برگه ها را گرفتند

(من که خوب دادم 😎😜امیدوارم تو هم خوب داده باشی😉😉)

معرفی سید محمد حسین طباطبائیان

سلام بنده سید محمد حسین طباطبائیان هستم. خیلی آدم شوخ و مهربانی هستم. علاقه ی خیلی خاصی به فوتبال دارم و آن را حرفه ای دنبال می کنم. من کاپیتان تیم نقش جهان هستم و در این عرصه مدال هم دارم. توانمندی هایم هوش ریاضی و فوتبال ، بازی رایانه ای مخصوصا اف سی و ماینکرافت است و علاقه ای به غذای فست فود هم دارم. من ۴ سال در مدرسه صدرارحامی و پنجم و ششم را در مدرسه خوارزمی گذراندم که در ناحیه ۲ قهرمان شدیم. من الان در مدرسه ی همت هستم که معلمان خیلی خوبی دارد مخصوصا آقای فیروزنیای که برای ما بستنی نمی خرد و همیشه می خواهد آک مغز مارا باز کند ول موفق نمی‌شود و خیلی آدم مهربان و شوخی هست. من یک خواهر دارم که بسیار داخل خانه باهم دعوا و کل کل می کنیم. من به مسافرت علاقه دارم و هرسال به شهر دورود در استان لرستان سفر می کنیم که معروف به پایتخت طبعیت ایران است. آنجا دارای آبشار های زیبا و کوه های بزرگ و قشنگ ، دشت های سرسبز و دل انگیز است. ما به آبشار های بیشه و آبگرمه و تنگه لی لی رفته ایم و بسیار لذت برده ایم. این بود زندگی نامه بنده خدانگهدار