۱۲
آذر
۰۶
آذر
مستند سازی فارسی، 4 شنبه 5 اذر، زنگ اول
به نام خدا
اقا بعد از ورود به کلاس خواستند حضور غیاب کنند که یکم به دادن دسترسی مشکل پیدا کردند بعد گفتند کتاب را باز کنند و ص 42 که معنی شعر را کامل نگفته بودند معنی ها ش رو گفتند و بعد از بیت ها سوال پرسیدند و بعد معنی بیت ص 46 را گفتند و بعد درس 6 را شروع کردند و بعضی بچه ها شعرش را خوواندند و بعد معنی شعر های ص49 را گفتند که در این زنگ ان ها وقت شد که تا اخر شعر بگن پس سپردنش به زنگ بعد و کلاس تمام شد راستی در اسکای روم بود
۳۰
آبان
مستند فارسی زنگ اول404/8/28
بسم الله الرحمن الحریم
سلام اقا پس از ورود به کلاس توضیحاتی درباه امتحان دادن و بعد جواب بعضی سوالاتت که بچه ها از امتحان داشتند وسوال سختارو جواب دادن و بعد همین اول زنگ برگه ها را دادن و بعد گفتند هر کس اعتراض کرد و اعتراضش وارد نبود من ازش 1 نمره کم میکنم و لی خوب بیشتر داشتند بچه میترسوندندند و دروغ بود و بعد اوناییی که پایین 9/75 شده بودند را ایشان با نمره ازمونکشان جمع کردند و هرکی بالای نه و هفتاد وپنج صدم شده اند را بیست رد کردند و در این زنگ خیلی سراغ درس نرفتند و گفتند دراذرد 1 یا 2 کوییز ازتون میگریم که اگه انها را خوب بشیم دیگر این ازمونکی که اول ابان گرفتند را تاثیر نمیدند بعد گفتند کتاباتونو باز کنید و گفتند داستان کباب غاز را زنگ 3 میخونیم و بعد گفتند فعالیت نوشتاری ها ی درس 4 را ازادی ببینه و بعد محلوجی گفت چرا تو کباب غاز برای مثال اصلا رو نوشته بود اصلن و اقا گفتند دارن سعی میکنن کلماتی که از عربی اومده رو حذف کنن ولی هنوز رسمی نیست ولی تو کتاب داستان ها و این جور چیزا شاید دیگه اینجوری بنویسن وبعد شعر خوانی ص43 را خواندیم
۲۳
آبان
مستند فارسی 404/8/21
بسم الله الرحممن الرحیم
به دلیل رفتن به اردو کلاس کنسل شد ولی قرار بود روخواین درس 3 و داستان کباب غاز را بپرسند404
۱۴
آبان
مستند فارسی زنگ اول404/8/14
به نام خدا
اقا وارد کلاس شدند و گفتند درس 4 را باز کنید بعد یهو یادشان امد و توضیحاتی در باره امتحان دادند و گفتند تا درس 3 است وگفتند ان کوییزی که اقا ازمان گرفت را تاثیر میدهند و بعد به حسن پور گفتند که درس4 با نام سفر شکفتن را بعد اقا یهو گفتند هرکه امتحان کتبی رو 10 از 10 بیاره من چشم بسته بهش 20 یا 75/9 بشه بهش 20 میدم بعد یهو دوباره گفتند که هفته بعد داستان کباب غاز را هفته بعد هرکسی چاپ کند و بیاره و بعد گفتند فعالیت نوشتار ی درس4 را هم بنویسین بعد اقا از یکی از بچه ها روخوانی درس 3 را پرسید و بعد هیشکی خوب نخوند و اقا گفت زنگ بعد میرین تمرین میکنید و من ازتون میپرسم و بعدش کسانی که قرار بود واج ارایی هاشون رو بیارن گفتند و یکم سر این بیت ها بحث کردیم وزنگ خورد
۱۰
آبان
مستند سازی چهارشنبه 404/8/7
بسم الله الرحمن الرحیم
اقا وارد کلاس شد و به یزدانی گفت که فعالیت نوشتاری درس 3 بچه ها را ببینه و بعد از تمام شدن این کاربعد اقا طبق ترتیب لیست بیت های واج ارایی بچه ها از هرکس پرسید و نوبت به نوبت خواندیم الماسی بیت خوبی داشت و مثبت گرفت و بعد طباطبائیان از من رو نوشته بود و از اونجایی که من زود تر از اون خوندم یه جوری بود که انگار اون کپی کرده بود و در واقع هم اون کپی کرده بود چون من بیت ها را در گروه فرستادم و گفتم هرکی طبق شمارش اگه میخواد اینا رو بنویسه من خودم شماره خودم رو نوشتم بعد دیدم طبا هم نوشته خوب خیلی سردون رو درد نیارم بعد ذوالفقاری هم بیت خیلی خوبی اورده بود بعد اقا به بعضی افراد گفتند هفته بعد یه بیت جدید بیارن و راستی بگم که بخاطر اردو زمان فقط 50 دقیقه فکر کنم بود بعد اقا برای بعضی بیت های بچه ها گفتند که در واج ارایی باید اون کلمه ایکه واج بیت است قشنگ به گوش برسه یعنی اصل بیت صدای اون واج رو بیار ه و بعد سلطانی دوم به لیست هم بیت خیلی زیبایی اورده بود و چون حفظ بود مثبت گرفت و چون هم خیلی وقت نداشتیم فقط بیت ها را خواندیم و اقا نمره اش را گذاشت وبعد زنگ خورد
۰۲
آبان
مستند فارسی زنگ اول 404/7/30
بسم الله الرحمن الرحیم
اقا وارد کلاس شدند و گفتند درس 3 را باز کنید ص 30 بعد گفتند نه ص 29 را باز کنید و شروع فصل 2 بود شعرش را خواندیم و بعد سر این بیت هم دوباره کلی سوال پیچی کردند مارا که تهش فهمیدیم جواب تو همون معنی شعری هست که اقا گفتند . و بعد اقا سرفه کردند و بعد گفتند درس 3 را باز کنید و از روش بخوانید . و بعد معنی هایشان را گفتند و بعد گفتن شما باید شب زود بخوابید و یکم در باره نورون های ایینه ای گفتند و بعد دوباره خواندیم و بعد دوباره بحث به حافظ پژوهی و این جور چیزا رفت و گفتند کسی که ادبیا ت حرفه ای کار میکند طبق میلش مثلا وضعیت اجتماعی مردم در دوران حافظ و ایل خانیان و در همین حین سلطانی که کتاب مطالعات را خوانده بود . به سوال اقا که حافظ در چه دوره ای و چه پادشاهی بود درست جواب داد و مثبت گرفت بعد اقا گفتند حافظ در ان زمان به عنوان یک ادیب راهنما برای مردم بوده وگفتند الکی نیست حافظ به چند جور قران که تالیف شده هر چند نوع رو از بر بوده و گفتند حافظ مردم رو در ان زمان به تغدیر گرایی دعوت میکنه . تغدیر گرایی یعنی بزارید تغدیر خودش رغم بخوره و ما کاری نمی تونیم بکنیم و فقط صبر کنید تا بگذره . و یکم دیگه در مودر حافظ پژوهی واینا حرف زدن و بعد زنگ خورد.
۲۸
مهر
مستند اردوی تکنولوجیاه 1404/7/15
بسم الله الرحمن الرحیم
ما وارد قسمتی که براممون طراحی شده بود رفتیم اولین چیزی که با ان مواجه شدیم ایینه هایی بود که بالای سر همشون یک چیز نوشته بود ولی فرق های زیادی داشتند که عکس هایش دست استاد اخوان است . و بعد با یک پیانو مواجه شدیم که یک ربات انسان نما پشت ان نشسته بود و بعد یکم در باره ساختارش برامون حرف هایی زده شد . گفتند که این ربات با سیستم پروماتیک اگه اشتباه نکنم کار میکنه و در ادامه گفتند انگشت هاش مثل درهای اتوبوس با پمپ هوا کار میکنه و ربات برامون ای ایران روزد. و بعد یک ایینه بزرگ نشونمون دادن که اون طرف سالن یکی دقیقا عین همین انونجا بود که گفتند این جور ایینه ها نور وصدا رو میتونه متمرکز کنه و به اون طرف سالن که ان ایینه بود پرتاب میکنه و ما ان را امتحان کردیم و بعد مارا بردن و بعد تولید برق ونیروی که لامپ نیاز داره برای تا روشن شه را ما با رکاب زدن امتحان کردیم و با خود د یدی م که چقدر لامپ پر مصرف انرژی بیشتری نیاز داشت تا به حرکت دراید پس دیگه لامپ های پر مصرفت استفاده نکنیم بعد با دستگاهی مواجه شدیم که با ان میتوانستیم نو ر لیزر را متمرکز کینم و با مه میتوانستیم لیزر هارا ببینیم وگفتند هدف دستگاه نشون دادن نقطه کانونی است. و بعد یه تفنگ لیزری نشون دادن که با نور لیزر اگر به هدف میزدیم یه سنسور حساس به نور وا کنیش نشون میداد و یه توپ را پرت میکرد و بعد گفتند تفنگ لیزر های قوی تری هم وجود داره که حتی سنگ رو هم سوراخ میکنه بعد یه دستگاهی بود که برق رو بین رسانا ها انتقال میداد و بعد رفتیم پیش یه دستگاه که رعدو برق با ولتاژ 100ولت میدادو با یک لایه ی فلزی محافظت میشد دستگاه بعدی با فتوسل کار میکرد و سازی بود که بالیزر ها کار میکرد و وقتی دست رو به لیزر ها میزدی صدا میداد و دستگاه بعدی برق با ولت بیشتر ی بین بچه ها پخش میکرد. و بعد یه دستگاه یکه توش توپ تنیس پرت میکرد و بعد هی لامپ ها رو خاموش و روشن کردن و ما حس میکردیم داره همه چی برمیگرده و انگار حرکت اهسته بود و جالب بعد رفتیم اتاقی و برایمان سینما 3بعدی گذاشتند و بعدش ما را با دستگاه ها و تکنولوژی ها تنها گذاشتند در ضمن اسمش برج فناوری بود ولی ما که برجی ندیدیم و یک زمین فوتبال کوچیک طور بود که بازیکنانش که ماشین بودن کار نیمی کرد…………………..
۲۸
مهر
مستند فارسی 1403/7/24
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام اقای صادقی وارد کلاس شدند بعد رفتند بعد دوباره امده اند و یکدفعه 4 تا شعر رو تابلو نوشتند و گفتند این کوییز است و معنی هایش را بنویسید و بعد گفتند زمان پونزده دقیقه است و و اکثربیت ها هم از شعر صورتگر ماهر بود و ایشان هیچ سوالی را جواب ندادند و انگار هم کمکی که نه ولی یکمکی هم که نه ولی حالشان خوب نبود و بعد اقا سر کلاس برگه ها را زود تصحیح کردند و بهمون دادند و انهایی که زیر 3و5ام شدند را کنار کلاس نگه داشتند و بعد تقربا دیگه نصف کلاس در گوشه کلاس ایستاده بودند حدود 6 نفر. و بعد کلی اون های که گوشه کلاس بودند رو بازخواست کردند و بعد گفتند من با اینا چی کا رکنم و صبر کردن و صبر کردن صبر کردن و بعد گفتند دیگه تکرار نشه و کپن تون را تا اخر سال سوزوندین و تکرار نشه و بعد همه نشستند و به منعمیان گفتند فعالیت نوشتاری های درس 2 رو ببینه و بعد توضیحاتی درباره امتحان ناگهانی گفتند و بعد زنگ خورد
۲۲
مهر
مستند فارسی زنگ اول چهارشنبه 1404/7/16
بسم الله الرحمن الرحیم