زندگی, هشتم کوشش

زندگی سه شنبه زنگ آخر

به نام خدا

سلام 

در این زنگ آقای اخوان دیر وارد کلاس شدند 

وقتی استاد وارد کلاس شدند ابتدا عکس های تابلو موفقیت را دیدیم و سپس عکس های تحلیل کارنامه را و بعد از آن آقای اخوان گفتند یک مسوولیت سنگین میخواهند به ما بدهند بعد درباره نهضت سواد آموزی¹ در اوایل انقلاب توضیح دادند و گفتند که افرادی که سواد نداشتند می‌توانستند از این طریق سواد بیاموزند

آن مسوولیت بزرگ این بود که باید به پدر یا مادر خود سواد رسانه می آموختیم همه مانده بودند که چطور باید این کار را انجام میدادند بعد استاد چند فیلم گذاشتند که خلاصه آن این بود که کتابخوانی در ایران خیلی کم است و افراد موفق و با سواد کتاب می‌خوانند دلیل اینکه کتابخوانی در ایران خیلی کم است این بود که مردم ایران فکر میکنند هر چیزی که در رسانه می‌بینند درست است و با رسانه می‌توانند جای کتاب را پر کنند (خلاصه که مردم ایران خیلی اعتماد به نفس دارند) اما رسانه نمی‌تواند جای کتاب را بگیرد

استاد برای مسوولیت دوم به ما گفتند که باید به پدر یا مادر بگوییم که ، کتاب بخوانند دیگه اینجا همه مانده بودند که چطور این کار را انجام بدهند که استاد به هر کس یک کتاب دادند که آن کتاب را بخوانند اما این کتاب یک خوبی داشت و آن این بود که دیگر نیازی نبود سواد رسانه را به پدر یا مادر خود آموزش دهیم زیرا کتاب در باره این موضوع بود

ما فرصت داریم که یک ماه این کار را انجام دهیم اما خوبی این کار این است که اگر پدر یا مادر به ما گفتند برو درس هایت را بنویس ما هم میتوانیم این را به خودشان بگوییم

راستی استاد درباره فناوری هم گفتند که فیلم هنر را به عنوان فیلم فناوری (گروهی ) قبول میکنند

تا یک زنگ زندگی دیگه خداحافظ

 

¹

= قرار شد به عنوان تکلیف اضافه درباره نهضت سواد آموزی کلیپ پیدا کنیم و در گروه قرار بدهیم

دیدگاهتان را بنویسید