سلام به همه دوستان برییم که همه چیز رو براتون تعریف بکنم . زجاجی طبق معمول با سخت گیری زیاد اسم همه رو مینوشت که اقای معتمدی وارد کلاس شدند . بعدش یکم باهامون شوخی کردند و پرسیدند بچه ها شما میدونید چرا من از فصل هشت شروع کردم برای تدریس طبق اقای سلطانی ( امیر پویا ) یک سری چرت و پرت گفت و همه خندیدن اما بعد اقای معتمدی گفتند که نه من به دلیل اینکه مدرسه بهم گفته بود از فصل هشت شروع کن شروع کردم به دلیل اینکه مدرسه ما رتبه اول رو دارهه توی اصفهان از لحاظ اهمیت دادن به سن بلوغ و شروع کردند به توضیح در مورد سن بلوغ اول گفتند که خانمها در طول زندگیشون چند اتفاق براشون میوفته که مثل این است که روی لبه تیغ راه بروند اما در مردان فقط یکبار این اتفاق میوفته .
برای مثال یکی از مواردی که برای خانمها اتفاق میوفته افسردگی بعد از زایمان است اما در مردان سن بلوغ است و فوق العاده مهم است در اینن برای پسر ها خطر های زیادی وجود دارد
حالا بریم سراغ نکته ای هایی که اقای معتمدی گفتند .
1- اعتیاد که از خطرناک ترین اتفاق است . اعتیاد اولش کوچولو است ولی کم کم همین عادت کوچیک تبدیل میشود به خطرناک ترین و مضر ترین چیز برای بدن و اینکه عادت های کوچیک فوق العاده خطرناک است و کم کم بزرگ می شود .
2- اتفاق های بدنی مانند تغییر صدا – رویش مو در صورت و زیر بغل و اطراف اندام تناسلی – و ما در این برحه خیلی باید حواسمان رو جمع بکنیم وکار هایی نکنیم که بلوغمان به خطر بیوفته مثلا از خوردن مواردی که گرم هستند خود داری کنیم و اینکه مادرمان باید توی خونه نوع پوشش درسته داشته باشد و در بیرون از جامعه ما نباید به مواردی که باعث تحریک مان بشود نگاه کنیم ویک سری موارد دیگر هم گفتند که روم نمیشه بگم خودتون بیایند مدرسه بپرسیند .
3- داشتن یک ادم که راز دار ما باشه اقای معتمدی گفتند که ما باید در برابر راستگو باشیم و همه راز هامون رو به مادرمون بگیم و هر وقت خواستیم کار بدی بکنیم به این فکر کنیم که اگر این کار رو انجام بدیم و اشتباه باشه بعدش باید به مادرمون دروغ بگیم و وقتی به این موضوع فکر کنیم دیگر این کار اشتباه رو انجام نمیدیم و کلا این که در سن بلوغ ما خیلی پرخاشگر میشویم ولی باید سعی کنیم همیشه با پدر و مادرمون با احترام حرف بزنیم و بعد زنگ خوردددددددددددد………… .