بسم الله الرحمن الرحیم
سلام اقای صادقی وارد کلاس شدند بعد رفتند بعد دوباره امده اند و یکدفعه 4 تا شعر رو تابلو نوشتند و گفتند این کوییز است و معنی هایش را بنویسید و بعد گفتند زمان پونزده دقیقه است و و اکثربیت ها هم از شعر صورتگر ماهر بود و ایشان هیچ سوالی را جواب ندادند و انگار هم کمکی که نه ولی یکمکی هم که نه ولی حالشان خوب نبود و بعد اقا سر کلاس برگه ها را زود تصحیح کردند و بهمون دادند و انهایی که زیر 3و5ام شدند را کنار کلاس نگه داشتند و بعد تقربا دیگه نصف کلاس در گوشه کلاس ایستاده بودند حدود 6 نفر. و بعد کلی اون های که گوشه کلاس بودند رو بازخواست کردند و بعد گفتند من با اینا چی کا رکنم و صبر کردن و صبر کردن صبر کردن و بعد گفتند دیگه تکرار نشه و کپن تون را تا اخر سال سوزوندین و تکرار نشه و بعد همه نشستند و به منعمیان گفتند فعالیت نوشتاری های درس 2 رو ببینه و بعد توضیحاتی درباره امتحان ناگهانی گفتند و بعد زنگ خورد