خب از اونجایی که پنجشنه بخاطر کسالت خدمت دوستان نبودم از یکی از دوستان نسبتا محترمم یعنی آقای پ ز ش ک ی خواهش کردم تا اتفاقاتی که در زنگ فارسی افتاده است را برای من شرح دهند.
بریم سراغ اصل مطلب آقای صادقی وارد کلاس شدند انقدر ما را سر پا نگه داشتند تا مثل انسان های شریفی وایسیم.
البته از حضور جناب دکتر فیروزنیا هم نمی شود گذشت.
بالاخره آقای صادقی اجازه نشستن را صادر کردند و هنوز چند ثانیه ای نگذشته بود که آقای صادقی با صدایی قاطعانه فرمودند یک برگه برای امتحان املا جلوی خود قرار دهید.
پس از اتمام املایی که خداراشکر در ان شرکت نکردم آقای صادقی تکالیف را ملاحظه و برگه های نمرات درخشان مستمرمان را که هنوز ان را ندیدم به بچه ها دادند البته باید این را هم ذکر کنم که آقای فیروزنیا تکالیف خود را ننوشته بودند و از آقای عبودتیان( فیروزنیای سابق )تکلیف را گرفتند وبه آقای صادقی نشان دادند تا برای ایشان منجر به منفی نشود .
پایان
هرگز فراموش نکنید که من یلی بیمه من گنگستر بیمه من جنگی بیمه